کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش
    به رنگ آیینه از نور می کنند معاش
    نسب به ساغر جم می رساند آینه ام
    ز ساده لوحی من راز عالمی شد فاش
    چه گل ز باغ جراحت کسی تواند چید
    حذر کنید از این رازهای سینه خراش
    برات روزی ما را به ما نوشته قضا
    ز پاکی نظر خویش می کنیم معاش
    گهر به قطره اشک آشنایی ای دارد
    عجب که بحر نگردد ز گریه ام قلاش
    ز نقش پای توام چون نسیم غالیه چین
    به خاک راه توام چون غبار ناصیه پاش؟
    ملامتم مکن ای دل که دوست می دارم
    ورع پرستی پنهان و باده نوشی فاش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha