کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خراب آباد بودم عشق را معمار خود کردم
    شکست خاطر آسوده را دیوار خود کردم
    کمال دشمنی آیینه نقص است فهمیدم
    دل خصمی به هرکس داشتم آزار خود کردم
    شمار سبحه ایمانیانم کفر مشرب بود
    نفس دزدیدنی را حلقه زنار خود کردم
    نمی دانم چه خواهم کرد با سرشاری حیرت
    به یاد چشم مستی ساغری در کار خود کردم
    غرور طاعتم اندیشه آرا گشت ترسیدم
    شکست توبه ای در کار استغفارم خود کردم
    به رنگ آمیزی گلهای یکرنگی همینم بس
    که هر برگ گلشن آیینه دیدار خود کردم
    اسیر پاکبازم خانه زاد نرد سربازی
    دل و دین کفر و ایمان را فدای یار خود کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha