به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش

1800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کرده ام بسکه آرزوی خطش
شده ام صید رنگ و بوی خطش
خواب آشفته چون نبیند گل
روی خود می نهد به روی خطش
سر به سر آیت گرفتاری است
خوانده ام شرح مو به موی خطش
مشق دیوانگی به کار آمد
می نویسیم نامه سوی خطش
مو برآید گر از زبان قلم
می کنم مشق گفتگوی خطش
دیده ام سرنوشت خویش اسیر
بیقرارم ز جستجوی خطش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...2شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 3شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 4شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 5شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 6شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 7شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...8شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 9شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...10شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...11شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 12شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 13شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 14شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...15شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 16شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...17شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 18شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 19شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 20شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...21شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...22شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 23شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...24شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 25شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 26شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 27شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 28شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 29شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 30شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 31شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 32شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...33شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 34شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 35شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 36شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 37شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 38شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 39شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...40شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...41شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 42شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...43شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 44شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 45شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...46شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 47شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 48شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 49شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...50شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 51شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 52شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 53شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...54شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 55شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 56شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 57شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...58شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...59شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 60شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...61شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 62شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...63شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 64شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 65شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 66شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 67شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 68شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 69شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 70شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 71شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 72شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 73شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...74شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...75شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 76شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 77شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 78شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...79شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...80شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 81شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 82شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 83شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 84شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...85شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 86شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...87شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 88شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 89شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...90شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...91شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...92شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 93شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...94شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...95شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 96شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 97شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 98شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...99شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 100شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 101شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 102شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 103شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 104شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 105شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 106شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 107شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...108شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 109شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 110شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 111شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 112شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...113شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 114شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 115شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 116شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 117شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 118شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 119شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 120شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 121شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 122شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 123شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...124شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...125شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 126شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 127شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...128شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...129شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 130شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 131شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...132شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 133شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 134شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...135شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...136شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 137شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 138شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 139شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 140شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 141شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 142شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 143شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 144شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 145شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...146شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...147شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 148شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 149شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 150شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 151شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...152شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 153شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 154شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 155شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 156شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 157شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...158شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 159شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 160شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 161شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 162شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 163شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 164شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 165شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 166شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 167شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 168شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 169شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 170شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 171شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...172شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 173شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 174شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 175شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 176شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 177شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 178شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 179شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 180شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ