به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای برای دلم سراپا ناز
نیم ناز تو را هزار نیاز
رشته های امید زود گسل
عمر کوته کند امید دراز
سیر در عالم گرفتاری است
با قفس می کنیم ما پرواز
دل من با خیال رخسارت
گلشن راز و معنی اعجاز
با دل ما چه مدعا دارد
چون نپرسی زغمزه غماز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...2شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 3شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 4شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 5شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...6شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...7شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 8شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 9شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 10شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 11شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 12شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 13شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 14شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 15شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 16شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...17شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 18شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 19شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 20شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 21شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 22شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...23شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 24شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...25شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...26شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 27شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 28شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 29شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...30شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 31شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...32شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 33شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 34شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 35شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...36شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...37شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 38شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...39شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 40شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 41شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 42شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 43شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 44شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 45شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 46شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 47شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...48شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 49شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 50شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 51شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 52شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 53شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 54شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...55شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...56شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 57شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...58شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 59شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 60شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...61شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 62شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 63شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 64شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...65شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 66شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 67شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 68شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...69شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 70شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 71شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 72شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...73شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...74شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 75شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...76شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 77شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...78شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 79شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 80شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 81شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 82شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 83شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 84شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 85شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 86شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 87شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 88شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...89شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...90شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 91شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 92شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 93شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...94شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...95شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 96شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 97شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 98شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 99شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...100شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 101شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...102شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 103شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 104شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...105شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...106شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...107شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 108شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...109شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...110شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 111شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 112شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 113شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...114شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 115شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 116شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 117شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 118شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 119شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 120شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 121شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 122شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...123شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 124شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 125شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 126شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 127شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...128شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 129شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 130شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 131شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 132شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 133شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 134شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 135شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 136شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 137شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 138شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...139شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...140شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 141شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 142شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...143شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...144شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 145شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 146شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...147شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 148شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 149شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...150شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...151شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 152شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 153شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 154شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 155شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 156شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 157شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 158شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 159شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 160شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...161شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...162شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 163شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 164شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 165شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 166شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...167شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 168شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 169شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 170شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 171شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 172شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...173شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 174شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 175شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 176شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 177شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 178شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 179شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 180شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 181شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 182شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 183شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 184شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 185شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 186شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...187شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 188شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 189شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 190شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 191شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 192شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 193شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 194شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 195شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ