به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر

2430عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلم خون شد دل بیداد خوشتر
رمیدم خاطر صیاد خوشتر
مرا یک ناله بیکار مجنون
ز شیرین کاری فرهاد خوشتر
ز بار منت عالم نشستن
به زیر خنجر جلاد خوشتر
اسیر مست اگر خوابت ربوده است
به زیر سایه شمشاد خوشتر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 2شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 3شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 4شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 5شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 6شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...7شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 8شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...9شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...10شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 11شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 12شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 13شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 14شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 15شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 16شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 17شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 18شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 19شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 20شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 21شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 22شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...23شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 24شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 25شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 26شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...27شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...28شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 29شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 30شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 31شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 32شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 33شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 34شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 35شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 36شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 37شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...38شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 39شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 40شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 41شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 42شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 43شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...44شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 45شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...46شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...47شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 48شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 49شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 50شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...51شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 52شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...53شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 54شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 55شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 56شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...57شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...58شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 59شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...60شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 61شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 62شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 63شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 64شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 65شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 66شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 67شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 68شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...69شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 70شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 71شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 72شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 73شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 74شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 75شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...76شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...77شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 78شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...79شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 80شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 81شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...82شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 83شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 84شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 85شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...86شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 87شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 88شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 89شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...90شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 91شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 92شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 93شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...94شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...95شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 96شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...97شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 98شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...99شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 100شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 101شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 102شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 103شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 104شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 105شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 106شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 107شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 108شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 109شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...110شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...111شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 112شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 113شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 114شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...115شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...116شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 117شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 118شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 119شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 120شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...121شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 122شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...123شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 124شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 125شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...126شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...127شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...128شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 129شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...130شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...131شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 132شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 133شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 134شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...135شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 136شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 137شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 138شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 139شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 140شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 141شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 142شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 143شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...144شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 145شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 146شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 147شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 148شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...149شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 150شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 151شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 152شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 153شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 154شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 155شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 156شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 157شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 158شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 159شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...160شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...161شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 162شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 163شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...164شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...165شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 166شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 167شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...168شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 169شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 170شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...171شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...172شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 173شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 174شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 175شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 176شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 177شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 178شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 179شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 180شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 181شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...182شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...183شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 184شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 185شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 186شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 187شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...188شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 189شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 190شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 191شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 192شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 193شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...194شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 195شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 196شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 197شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 198شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 199شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 200شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 201شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 202شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 203شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 204شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 205شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 206شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 207شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...208شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 209شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 210شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 211شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 212شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 213شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 214شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 215شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 216شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ