کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد چشمت چو پی غارت جان می آید
    خواب و آرام به تاراج فغان می آید
    امتحان دل خود کردم و حالش دیدم
    می رود هر که ز کوی تو به جان می آید
    تا نیامد به سرخاک من آن گل نشکفت
    که بهاری به تماشای خزان می آید
    محرم شرح جدایی نبود هستی ما
    نامه ام سوی تو با قاصد جان می آید
    تا ز جولان تو برخاست غبار از خاکم
    از گریبان صبا بوی فغان می آید
    بسکه از نسبت آن رخ به نزاکت آمیخت
    عکس بر خاطر آیینه گران می آید
    کس گل از غنچه تصویر نچیده است اسیر
    راز بیگانه دل کی به زبان می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha