به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود

2240عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دوش ساز ناله ام آهنگ بود
با زمین و آسمان در جنگ بود
باده نازکدلی نوبر نکرد
شیشه ما خانه زاد سنگ بود
در گلستان دیدمش نشناختم
بر تنش پیراهن گل تنگ بود
صلح کل روزی که شد آیینه دار
در میان ما و جانان جنگ بود
این دو رنگیها ز بینشهای ماست
نور و ظلمت پیش از این یکرنگ بود
یاد شور کعبه جوییها اسیر
جنبش مژگان ز ده فرسنگ بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...2شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 3شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...4شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 5شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 6شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 7شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 8شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...9شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...10شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 11شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 12شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 13شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...14شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...15شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...16شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 17شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 18شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...19شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 20شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 21شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 22شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...23شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 24شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 25شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 26شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 27شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 28شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 29شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 30شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 31شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 32شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 33شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 34شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 35شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 36شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 37شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 38شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 39شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...40شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 41شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...42شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 43شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 44شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...45شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 46شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 47شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 48شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 49شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 50شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 51شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 52شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 53شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...54شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 55شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...56شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...57شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 58شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 59شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 60شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 61شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 62شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 63شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 64شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 65شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 66شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 67شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 68شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 69شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...70شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 71شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 72شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 73شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...74شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...75شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 76شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 77شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 78شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 79شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 80شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 81شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 82شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 83شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 84شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...85شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 86شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 87شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 88شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 89شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 90شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...91شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 92شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...93شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...94شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 95شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 96شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 97شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...98شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 99شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...100شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 101شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 102شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 103شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...104شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...105شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 106شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...107شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 108شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 109شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 110شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 111شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 112شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 113شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 114شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 115شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...116شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 117شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 118شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 119شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 120شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 121شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 122شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...123شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...124شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 125شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...126شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 127شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 128شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...129شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 130شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 131شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 132شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...133شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 134شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 135شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 136شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...137شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 138شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 139شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 140شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...141شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...142شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 143شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...144شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 145شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...146شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 147شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 148شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 149شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 150شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 151شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 152شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 153شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 154شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 155شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 156شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...157شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...158شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 159شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 160شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 161شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...162شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...163شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 164شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 165شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 166شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 167شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...168شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 169شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...170شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 171شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 172شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...173شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...174شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...175شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 176شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...177شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...178شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 179شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 180شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 181شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...182شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 183شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 184شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 185شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 186شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 187شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 188شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 189شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 190شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...191شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 192شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 193شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 194شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 195شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...196شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 197شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 198شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 199شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 200شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 201شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 202شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 203شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 204شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 205شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 206شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...207شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...208شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 209شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 210شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...211شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...212شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 213شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 214شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...215شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 216شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 217شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...218شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...219شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 220شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 221شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 222شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 223شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 224شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 225شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 226شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 227شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 228شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...229شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...230شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 231شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 232شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 233شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 234شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...235شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 236شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 237شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 238شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 239شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 240شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...241شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 242شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 243شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 244شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 245شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 246شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 247شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 248شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 249شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 250شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 251شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 252شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 253شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 254شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...255شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 256شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 257شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 258شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 259شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 260شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 261شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 262شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 263شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ