کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد
    آهم از شوق رخت باغ نظر می گردد
    بسکه برگشتگی بخت منش برده ز راه
    قاصد از کوی تو نا آمده برمی گردد
    خضر و شرمندگی خویش که در راه طلب
    عذر کاهل قدمی برگ سفر می گردد
    سینه صافی به دلم زنگ کدورت نگذاشت
    زهر در ساغر اخلاص شکر می گردد
    خاک هم از گل زخم تو نصیبی دارد
    تربت ما چمن لخت جگر می گردد
    شهرت ما نظر از پاکدلی یافته است
    عیب ما آینه پرداز هنر می گردد
    رخ افروخته بین آفت نظاره مپرس
    قطره در چشمه آیینه شرر می گردد
    پاک بینی نه چراغی است که بی نور شود
    دیده گر خاک شود آینه ور می گردد
    به تمنای تو از آتش هم سوخته اند
    دل اگر خاک شود دیده تر می گردد
    بی نیازی دم افروخته ای دارد اسیر
    که چراغ شب و خورشید سحر می گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha