به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد

2220عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نگه یار گریبان تو باشد
اگر بار گریبان تو باشد؟
نگاه من چو بوی غنچه پنهان
گرفتار گریبان تو باشد
بدم با بوی پیراهن که ترسم
خریدار گریبان تو باشد
به مژگانت سپردم رشته جان
که در کار گریبان تو باشد
دعای بی سر و سامان اسیر است
نگهدار گریبان تو باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 2شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 3شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 4شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...5شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 6شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...7شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 8شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 9شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 10شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 11شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 12شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...13شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...14شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...15شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...16شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 17شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 18شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 19شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 20شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 21شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...22شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 23شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 24شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...25شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...26شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...27شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 28شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...29شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...30شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...31شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 32شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 33شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 34شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 35شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 36شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...37شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 38شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 39شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 40شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 41شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...42شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 43شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 44شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 45شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 46شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 47شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 48شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 49شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 50شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 51شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 52شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 53شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 54شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 55شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...56شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 57شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...58شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 59شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 60شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 61شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 62شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...63شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...64شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 65شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 66شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 67شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...68شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...69شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...70شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 71شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 72شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...73شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 74شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 75شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 76شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...77شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 78شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 79شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 80شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 81شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 82شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 83شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 84شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 85شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 86شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 87شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 88شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 89شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 90شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 91شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 92شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 93شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...94شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 95شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...96شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 97شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 98شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...99شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 100شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 101شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 102شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 103شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 104شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 105شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 106شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 107شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...108شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 109شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...110شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...111شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 112شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 113شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 114شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 115شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 116شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 117شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 118شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 119شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 120شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 121شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 122شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 123شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...124شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 125شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 126شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 127شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...128شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...129شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 130شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 131شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 132شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 133شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 134شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 135شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 136شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 137شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 138شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...139شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 140شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 141شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 142شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 143شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 144شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...145شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 146شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...147شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...148شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 149شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 150شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 151شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...152شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 153شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...154شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 155شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 156شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 157شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...158شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...159شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 160شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...161شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 162شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 163شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 164شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 165شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 166شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 167شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 168شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 169شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...170شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 171شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 172شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 173شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 174شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 175شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 176شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...177شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...178شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 179شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...180شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 181شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 182شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...183شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 184شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 185شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 186شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...187شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 188شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 189شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 190شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...191شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 192شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 193شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 194شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...195شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...196شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 197شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...198شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 199شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...200شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 201شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 202شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 203شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 204شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 205شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 206شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 207شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 208شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 209شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 210شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...211شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...212شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 213شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 214شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 215شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...216شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...217شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 218شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 219شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 220شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 221شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...222شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 223شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...224شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 225شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 226شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...227شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...228شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...229شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 230شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...231شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...232شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 233شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 234شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 235شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...236شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 237شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 238شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 239شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 240شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 241شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 242شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 243شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 244شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...245شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 246شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 247شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 248شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 249شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...250شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 251شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 252شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 253شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 254شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 255شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 256شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 257شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 258شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 259شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 260شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...261شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...262شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 263شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 264شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...265شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...266شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 267شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 268شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...269شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 270شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 271شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...272شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...273شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 274شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 275شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 276شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 277شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 278شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 279شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 280شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 281شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 282شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...283شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...284شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 285شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 286شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 287شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 288شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...289شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 290شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 291شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 292شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 293شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 294شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...295شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 296شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 297شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 298شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 299شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 300شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 301شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 302شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 303شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 304شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 305شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 306شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 307شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 308شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...309شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 310شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 311شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 312شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 313شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 314شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 315شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 316شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 317شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ