کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بستند
    آه از این عقده آسان که چه مشکل بستند
    گر چه صید قفسم کی روم از خاطر دام
    در هواداری من عهد به یک دل بستند
    عشق موجی است که ساغر کش گرداب فناست
    لب این بحر ز خمیازه ساحل بستند
    جگر صید حرم سوز شهیدان وفا
    اول احرام به نقش پی قاتل بستند
    شدم آواره و بی دام ندیدم طرفی
    پایم از رشته صد راه به منزل بستند
    رخصت گفت و شنید از نگهت داشت اسیر
    دل و جان راهش از اندیشه باطل بستند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha