به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در راه تو دل شتاب دارد
بیتاب تو گشته تاب دارد
از مستی چشم می پرستت
تا چشم پیاله خواب دارد
آه از دل آرمیده من
در خاک هم اضطراب دارد
زاهد تو به میکشان چه داری
صد حرف تو یک جواب دارد
از سایه او نمی توان رفت
خاصیت آفتاب دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 2شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 3شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...4شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 5شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...6شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 7شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...8شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 9شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 10شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 11شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 12شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 13شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 14شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 15شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 16شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...17شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 18شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 19شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 20شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...21شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 22شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 23شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...24شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 25شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 26شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...27شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 28شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 29شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 30شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 31شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 32شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 33شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...34شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 35شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 36شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...37شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 38شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 39شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 40شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 41شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...42شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 43شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 44شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 45شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...46شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 47شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 48شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 49شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 50شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 51شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 52شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...53شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...54شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...55شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 56شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 57شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...58شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...59شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...60شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 61شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 62شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 63شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 64شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 65شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 66شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 67شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 68شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 69شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 70شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 71شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...72شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...73شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...74شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 75شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...76شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 77شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...78شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...79شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 80شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 81شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 82شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 83شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...84شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 85شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...86شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 87شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 88شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 89شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 90شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 91شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...92شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 93شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...94شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 95شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 96شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 97شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 98شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 99شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...100شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...101شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...102شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...103شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 104شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 105شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 106شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 107شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 108شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...109شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 110شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 111شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...112شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...113شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...114شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 115شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...116شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...117شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...118شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 119شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 120شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 121شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 122شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 123شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...124شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 125شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 126شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 127شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 128شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...129شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 130شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 131شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 132شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 133شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 134شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 135شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 136شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 137شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 138شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 139شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 140شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 141شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 142شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...143شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 144شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...145شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 146شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 147شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 148شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 149شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...150شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...151شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 152شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 153شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 154شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...155شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...156شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...157شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 158شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 159شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...160شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 161شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 162شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 163شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...164شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 165شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 166شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 167شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 168شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 169شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 170شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 171شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 172شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 173شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 174شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 175شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 176شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 177شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 178شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 179شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 180شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...181شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 182شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...183شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 184شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 185شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...186شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 187شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 188شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 189شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 190شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 191شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 192شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 193شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 194شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...195شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 196شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...197شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...198شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 199شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 200شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 201شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 202شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 203شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 204شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 205شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 206شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 207شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 208شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 209شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 210شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...211شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 212شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 213شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 214شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...215شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...216شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 217شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 218شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 219شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 220شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 221شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 222شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 223شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 224شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 225شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...226شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 227شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 228شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 229شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 230شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 231شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...232شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 233شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...234شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...235شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 236شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 237شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 238شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...239شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 240شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...241شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 242شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 243شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 244شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...245شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...246شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 247شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...248شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 249شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 250شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 251شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 252شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 253شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 254شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 255شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 256شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...257شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 258شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 259شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 260شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 261شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 262شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 263شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...264شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...265شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 266شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...267شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 268شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 269شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...270شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 271شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 272شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 273شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...274شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 275شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 276شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 277شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...278شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 279شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 280شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 281شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...282شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...283شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 284شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...285شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 286شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...287شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 288شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 289شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 290شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 291شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 292شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 293شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 294شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 295شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 296شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 297شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...298شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...299شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 300شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 301شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 302شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...303شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...304شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 305شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 306شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 307شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 308شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...309شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 310شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...311شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 312شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 313شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...314شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...315شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...316شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 317شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...318شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...319شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 320شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 321شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 322شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...323شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 324شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 325شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 326شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 327شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 328شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 329شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 330شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 331شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...332شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 333شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 334شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 335شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 336شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...337شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 338شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 339شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 340شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 341شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 342شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 343شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 344شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 345شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 346شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 347شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...348شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...349شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 350شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 351شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...352شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...353شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 354شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 355شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...356شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 357شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 358شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...359شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...360شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 361شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 362شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 363شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 364شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 365شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 366شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 367شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 368شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 369شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...370شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...371شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 372شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 373شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 374شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 375شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...376شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 377شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 378شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 379شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 380شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 381شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...382شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 383شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 384شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 385شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 386شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 387شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 388شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 389شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 390شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 391شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 392شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 393شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 394شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 395شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...396شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 397شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 398شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 399شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 400شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 401شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 402شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 403شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 404شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ