به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک می ریزد

2150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک می ریزد
محبت در دلم چون غنچه رنگ چاک می ریزد
سرم بادا حباب جوی شمشیر جفا کیشی
که آب خضرش از سرچشمه فتراک می ریزد
خرامی گر به گلشن مست با این حسن عالم سوز
به هر سو آفتابی چون خزان تاک می ریزد
دهد چون ساغر می لاله بی داغ در صحرا
چو در جولان عرق ز آن روی آتشناک می ریزد
چنان از درد هجران تو می نالد اسیر امشب
که اختر جای اشک از دیده افلاک می ریزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...2شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...3شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 4شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 5شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 6شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 7شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...8شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 9شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...10شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 11شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 12شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 13شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 14شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 15شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...16شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 17شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...18شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 19شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 20شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 21شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 22شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 23شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...24شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...25شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...26شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...27شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 28شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 29شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 30شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 31شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 32شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...33شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 34شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 35شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...36شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...37شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...38شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 39شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...40شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...41شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...42شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 43شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 44شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 45شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 46شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 47شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...48شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 49شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 50شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 51شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 52شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...53شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 54شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 55شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 56شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 57شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 58شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 59شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 60شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 61شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 62شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 63شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 64شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 65شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 66شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...67شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 68شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...69شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 70شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 71شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 72شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 73شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...74شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...75شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 76شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 77شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 78شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...79شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...80شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...81شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 82شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 83شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...84شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 85شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 86شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 87شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...88شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 89شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 90شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 91شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 92شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 93شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 94شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 95شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 96شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 97شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 98شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 99شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 100شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 101شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 102شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 103شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 104شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...105شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 106شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...107شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 108شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 109شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...110شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 111شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 112شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 113شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 114شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 115شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 116شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 117شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 118شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...119شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 120شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...121شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...122شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 123شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 124شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 125شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 126شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 127شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 128شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 129شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 130شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 131شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 132شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 133شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 134شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...135شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 136شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 137شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 138شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...139شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...140شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 141شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 142شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 143شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 144شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 145شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 146شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 147شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 148شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 149شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...150شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 151شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 152شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 153شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 154شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 155شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...156شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 157شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...158شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...159شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 160شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 161شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 162شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...163شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 164شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...165شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 166شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 167شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 168شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...169شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...170شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 171شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...172شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 173شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 174شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 175شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 176شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 177شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 178شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 179شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 180شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...181شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 182شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 183شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 184شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 185شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 186شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 187شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...188شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...189شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 190شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...191شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 192شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 193شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...194شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 195شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 196شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 197شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...198شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 199شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 200شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 201شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...202شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 203شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 204شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 205شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...206شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...207شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 208شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...209شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 210شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...211شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 212شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 213شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 214شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 215شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 216شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 217شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 218شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 219شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 220شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 221شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...222شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...223شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 224شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 225شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 226شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...227شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...228شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 229شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 230شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 231شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 232شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...233شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 234شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...235شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 236شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 237شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...238شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...239شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...240شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 241شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...242شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...243شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 244شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 245شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 246شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...247شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 248شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 249شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 250شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 251شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 252شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 253شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 254شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 255شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...256شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 257شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 258شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 259شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 260شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...261شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 262شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 263شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 264شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 265شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 266شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 267شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 268شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 269شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 270شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 271شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...272شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...273شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 274شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 275شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...276شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...277شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 278شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 279شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...280شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 281شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 282شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...283شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...284شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 285شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 286شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 287شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 288شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 289شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 290شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 291شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 292شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 293شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...294شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...295شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 296شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 297شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 298شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 299شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...300شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 301شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 302شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 303شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 304شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 305شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...306شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 307شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 308شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 309شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 310شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 311شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 312شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 313شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 314شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 315شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 316شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 317شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 318شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 319شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...320شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 321شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 322شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 323شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 324شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 325شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 326شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 327شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 328شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ