به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ

2280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گشته تا صیاد ما مژگان شوخ
کرده صید مدعا مژگان شوخ
بر نمی آید فلک با تیغ ناز
دارد اقبال رسا مژگان شوخ
دل عبادت می کند چشم مرا
دیده ام نام خدا مژگان شوخ
از نگاه آشنا برگشته های
تا به سر دارد چها مژگان شوخ
می چکد بر شش جهت خون دلم
دیده باشد تا کجا مژگان شوخ
داردم سرگشته بیداد اسیر
آه از آن سر در هوا مژگان شوخ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 2شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 3شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 4شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 5شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 6شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 7شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 8شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 9شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 10شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 11شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...12شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 13شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...14شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 15شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 16شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...17شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 18شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...19شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 20شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...21شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...22شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...23شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...24شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 25شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 26شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 27شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 28شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 29شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...30شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...31شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 32شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 33شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 34شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 35شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...36شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...37شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...38شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 39شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 40شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 41شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 42شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 43شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 44شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 45شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 46شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...47شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...48شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 49شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 50شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...51شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...52شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 53شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...54شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 55شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 56شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...57شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 58شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...59شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 60شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...61شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 62شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 63شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 64شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 65شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 66شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 67شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 68شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 69شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...70شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 71شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 72شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 73شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...74شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 75شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 76شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...77شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 78شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 79شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...80شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 81شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 82شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 83شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 84شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 85شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 86شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...87شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 88شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 89شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...90شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 91شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 92شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 93شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 94شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...95شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 96شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 97شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 98شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...99شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 100شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 101شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 102شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 103شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 104شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 105شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...106شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...107شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...108شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 109شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 110شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...111شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...112شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...113شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 114شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 115شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 116شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 117شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 118شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 119شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 120شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 121شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 122شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 123شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 124شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...125شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...126شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...127شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 128شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...129شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 130شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...131شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...132شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 133شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 134شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 135شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 136شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...137شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 138شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...139شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 140شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 141شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 142شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 143شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 144شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...145شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 146شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...147شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 148شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 149شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 150شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 151شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 152شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...153شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...154شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...155شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...156شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 157شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 158شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 159شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 160شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 161شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...162شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 163شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 164شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...165شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...166شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...167شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 168شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...169شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...170شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...171شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 172شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 173شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 174شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 175شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 176شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...177شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 178شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 179شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 180شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 181شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...182شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 183شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 184شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 185شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 186شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 187شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 188شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 189شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 190شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 191شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 192شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 193شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 194شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 195شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...196شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 197شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...198شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 199شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 200شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 201شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 202شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...203شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...204شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 205شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 206شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 207شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...208شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...209شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...210شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 211شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 212شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...213شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 214شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 215شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 216شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...217شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 218شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 219شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 220شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 221شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 222شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 223شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 224شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 225شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 226شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 227شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 228شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 229شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 230شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 231شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 232شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 233شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...234شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 235شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...236شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 237شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 238شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...239شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 240شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 241شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 242شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 243شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 244شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 245شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 246شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 247شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...248شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 249شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...250شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...251شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 252شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 253شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 254شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 255شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 256شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 257شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 258شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 259شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 260شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 261شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 262شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 263شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...264شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 265شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 266شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 267شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...268شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...269شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 270شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 271شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 272شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 273شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 274شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 275شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 276شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 277شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 278شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...279شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 280شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 281شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 282شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 283شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 284شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...285شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 286شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...287شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...288شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 289شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 290شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 291شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...292شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 293شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...294شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 295شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 296شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 297شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...298شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...299شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 300شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...301شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 302شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 303شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 304شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 305شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 306شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 307شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 308شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 309شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...310شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 311شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 312شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 313شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 314شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 315شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 316شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...317شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...318شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 319شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...320شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 321شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 322شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...323شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 324شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 325شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 326شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...327شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 328شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 329شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 330شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...331شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 332شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 333شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 334شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...335شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...336شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 337شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...338شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 339شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...340شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 341شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 342شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 343شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 344شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 345شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 346شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 347شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 348شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 349شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 350شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...351شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...352شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 353شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 354شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 355شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...356شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...357شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 358شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 359شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 360شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 361شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...362شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 363شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...364شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 365شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 366شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...367شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...368شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...369شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 370شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...371شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...372شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 373شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 374شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 375شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...376شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 377شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 378شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 379شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 380شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 381شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 382شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 383شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 384شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...385شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 386شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 387شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 388شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 389شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...390شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 391شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 392شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 393شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 394شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 395شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 396شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 397شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 398شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 399شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 400شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...401شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...402شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 403شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 404شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...405شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...406شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 407شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 408شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...409شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 410شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 411شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...412شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...413شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 414شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 415شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 416شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 417شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 418شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 419شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 420شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 421شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 422شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...423شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...424شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 425شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 426شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 427شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 428شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...429شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 430شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 431شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 432شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 433شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 434شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...435شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 436شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 437شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 438شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 439شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 440شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 441شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 442شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 443شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 444شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 445شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 446شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 447شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 448شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...449شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 450شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 451شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 452شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 453شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 454شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 455شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 456شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 457شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ