به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد

1770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد
هلاک تشنگی را دیده کی نمناک می زیبد
لباس اهل دل هم نیست از کیفیتی عریان
کسی گر خرقه ای پوشد ز برگ تاک می زیبد
به خام افتاده ام من التفاتی گوشه چشمی
شکار سرگرانی را نگه فتراک می زیبد
سبکروح محبت همچو شبنم گل کند منزل
نشیمن صورت دیوار را از خاک می زیبد
اسیر از خاطر ما نگذرد هشیار آن بدخو
قیامت جلوگی را روی آتشناک می زیبد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...2شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 3شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 4شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...5شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 6شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...7شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 8شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...9شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...10شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...11شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...12شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 13شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 14شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 15شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 16شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 17شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...18شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...19شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 20شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 21شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 22شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 23شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...24شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...25شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...26شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 27شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 28شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 29شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 30شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 31شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 32شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 33شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 34شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...35شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...36شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 37شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 38شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...39شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...40شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 41شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...42شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 43شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 44شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...45شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 46شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...47شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 48شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...49شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 50شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 51شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 52شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 53شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 54شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 55شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 56شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 57شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...58شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 59شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 60شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 61شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...62شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 63شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 64شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...65شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 66شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 67شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...68شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 69شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 70شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 71شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 72شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 73شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 74شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...75شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 76شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 77شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...78شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 79شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 80شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 81شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 82شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...83شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 84شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 85شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 86شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...87شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 88شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 89شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 90شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 91شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 92شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 93شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...94شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...95شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...96شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 97شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 98شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...99شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...100شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...101شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 102شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 103شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 104شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 105شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 106شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 107شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 108شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 109شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 110شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 111شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 112شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...113شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...114شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...115شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 116شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...117شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 118شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...119شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...120شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 121شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 122شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 123شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 124شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...125شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 126شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...127شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 128شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 129شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 130شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 131شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 132شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...133شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 134شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...135شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 136شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 137شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 138شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 139شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 140شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...141شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...142شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...143شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...144شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 145شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 146شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 147شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 148شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 149شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...150شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 151شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 152شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...153شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...154شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...155شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 156شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...157شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...158شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...159شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 160شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 161شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 162شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 163شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 164شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...165شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 166شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 167شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 168شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 169شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...170شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 171شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 172شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 173شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 174شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 175شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 176شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 177شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 178شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 179شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 180شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 181شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 182شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 183شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...184شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 185شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...186شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 187شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 188شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 189شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 190شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...191شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...192شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 193شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 194شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 195شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...196شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...197شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...198شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 199شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 200شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...201شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 202شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 203شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 204شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...205شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 206شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 207شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 208شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 209شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 210شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 211شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 212شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 213شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 214شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 215شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 216شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 217شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 218شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 219شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 220شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 221شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...222شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 223شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...224شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 225شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 226شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...227شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 228شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 229شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 230شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 231شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 232شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 233شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 234شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 235شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...236شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 237شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...238شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...239شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 240شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 241شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 242شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 243شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 244شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 245شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 246شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 247شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 248شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 249شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 250شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 251شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...252شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 253شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 254شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 255شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...256شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...257شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 258شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 259شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 260شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 261شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 262شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 263شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 264شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 265شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 266شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...267شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 268شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 269شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 270شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 271شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 272شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...273شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 274شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...275شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...276شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 277شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 278شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 279شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...280شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 281شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...282شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 283شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 284شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 285شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...286شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...287شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 288شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...289شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 290شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 291شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 292شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 293شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 294شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 295شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 296شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 297شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...298شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 299شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 300شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 301شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 302شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 303شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 304شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...305شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...306شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 307شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...308شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 309شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 310شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...311شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 312شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 313شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 314شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...315شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 316شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 317شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 318شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...319شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 320شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 321شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 322شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...323شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...324شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 325شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...326شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 327شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...328شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 329شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 330شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 331شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 332شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 333شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 334شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 335شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 336شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 337شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 338شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...339شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...340شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 341شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 342شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 343شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...344شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...345شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 346شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 347شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 348شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 349شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...350شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 351شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...352شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 353شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 354شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...355شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...356شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...357شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 358شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...359شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...360شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 361شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 362شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 363شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...364شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 365شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 366شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 367شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 368شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 369شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 370شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 371شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 372شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...373شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 374شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 375شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 376شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 377شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...378شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 379شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 380شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 381شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 382شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 383شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 384شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 385شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 386شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 387شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 388شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...389شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...390شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 391شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 392شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...393شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...394شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 395شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 396شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...397شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 398شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 399شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...400شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...401شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 402شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 403شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 404شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 405شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 406شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 407شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 408شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 409شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 410شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...411شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...412شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 413شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 414شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 415شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 416شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...417شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 418شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 419شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 420شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 421شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 422شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...423شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 424شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 425شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 426شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 427شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 428شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 429شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 430شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 431شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 432شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 433شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 434شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 435شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 436شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...437شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 438شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 439شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 440شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 441شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 442شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 443شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 444شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 445شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ