به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت

2310عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

حرف شوقت مختصر خواهم نوشت
بیشتر از بیشتر خواهم نوشت
قاصد جان می کنم سویت روان
نامه بی دردسر خواهم نوشت
شکر وصل و شکوه هجران او
هر دو را با یکدگر خواهم نوشت
شد ز نومیدی دعا محتاج تر
پر براتی بر اثر خواهم نوشت
خوانده ام شرح اشارات نگاه
وصف لعلش مختصر خواهم نوشت
می زند جوش از دلم موج شکست
باطل السحر خطر خواهم نوشت
نیشکر شد خامه در دستم اسیر
حرف لعلش بیخبر خواهم نوشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 2شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 3شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...4شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 5شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...6شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 7شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...8شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...9شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 10شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 11شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 12شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 13شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 14شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 15شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 16شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 17شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 18شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 19شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 20شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 21شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...22شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...23شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 24شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 25شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 26شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 27شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 28شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 29شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 30شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 31شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 32شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 33شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 34شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 35شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 36شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 37شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 38شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 39شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 40شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 41شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 42شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 43شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 44شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 45شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 46شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 47شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 48شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 49شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...50شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 51شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...52شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 53شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 54شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...55شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 56شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...57شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 58شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...59شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...60شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...61شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...62شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 63شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 64شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 65شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 66شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 67شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...68شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...69شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 70شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 71شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 72شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 73شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...74شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...75شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...76شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 77شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 78شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 79شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 80شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 81شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 82شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 83شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 84شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...85شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...86شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 87شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 88شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...89شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...90شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 91شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...92شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 93شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 94شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...95شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 96شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...97شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 98شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...99شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 100شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 101شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 102شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 103شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 104شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 105شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 106شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 107شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...108شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 109شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 110شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 111شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...112شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 113شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 114شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...115شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 116شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 117شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...118شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 119شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 120شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 121شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 122شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 123شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 124شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...125شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 126شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 127شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...128شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 129شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 130شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 131شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 132شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...133شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 134شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 135شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 136شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...137شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 138شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 139شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 140شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 141شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 142شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 143شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...144شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...145شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...146شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 147شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 148شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...149شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...150شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...151شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 152شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 153شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 154شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 155شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 156شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 157شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 158شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 159شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 160شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 161شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 162شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...163شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...164شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...165شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 166شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...167شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 168شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...169شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...170شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 171شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 172شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 173شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 174شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...175شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 176شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...177شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 178شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 179شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 180شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 181شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 182شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...183شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 184شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...185شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 186شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 187شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 188شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 189شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 190شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...191شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...192شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...193شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...194شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 195شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 196شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 197شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 198شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 199شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...200شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 201شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 202شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...203شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...204شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...205شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 206شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...207شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...208شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...209شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 210شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 211شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 212شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 213شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 214شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...215شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 216شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 217شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 218شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 219شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...220شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 221شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 222شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 223شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 224شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 225شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 226شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 227شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 228شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 229شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 230شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 231شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 232شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 233شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...234شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 235شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...236شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 237شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 238شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 239شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 240شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...241شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...242شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 243شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 244شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 245شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...246شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...247شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...248شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 249شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 250شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...251شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 252شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 253شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 254شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...255شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 256شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 257شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 258شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 259شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 260شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 261شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 262شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 263شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 264شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 265شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 266شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 267شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 268شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 269شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 270شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 271شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...272شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 273شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...274شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 275شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 276شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...277شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 278شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 279شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 280شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 281شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 282شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 283شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 284شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 285شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...286شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 287شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...288شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...289شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 290شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 291شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 292شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 293شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 294شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 295شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 296شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 297شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 298شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 299شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 300شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 301شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...302شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 303شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 304شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 305شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...306شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...307شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 308شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 309شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 310شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 311شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 312شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 313شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 314شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 315شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 316شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...317شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 318شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 319شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 320شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 321شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 322شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...323شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 324شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...325شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...326شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 327شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 328شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 329شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...330شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 331شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...332شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 333شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 334شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 335شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...336شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...337شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 338شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...339شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 340شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 341شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 342شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 343شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 344شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 345شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 346شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 347شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...348شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 349شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 350شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 351شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 352شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 353شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 354شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...355شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...356شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 357شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...358شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 359شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 360شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...361شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 362شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 363شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 364شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...365شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 366شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 367شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 368شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...369شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 370شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 371شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 372شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...373شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...374شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 375شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...376شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 377شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...378شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 379شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 380شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 381شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 382شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 383شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 384شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 385شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 386شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 387شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 388شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...389شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...390شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 391شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 392شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 393شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...394شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...395شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 396شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 397شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 398شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 399شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...400شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 401شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...402شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 403شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 404شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...405شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...406شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...407شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 408شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...409شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...410شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 411شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 412شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 413شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...414شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 415شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 416شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 417شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 418شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 419شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 420شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 421شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 422شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...423شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 424شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 425شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 426شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 427شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...428شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 429شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 430شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 431شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 432شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 433شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 434شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 435شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 436شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 437شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 438شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...439شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...440شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 441شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 442شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...443شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...444شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 445شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 446شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...447شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 448شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 449شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...450شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...451شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 452شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 453شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 454شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 455شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 456شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 457شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 458شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 459شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 460شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...461شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...462شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 463شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 464شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 465شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 466شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...467شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 468شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 469شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 470شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 471شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 472شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...473شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 474شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 475شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 476شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 477شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 478شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 479شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 480شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 481شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 482شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 483شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 484شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 485شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 486شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...487شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 488شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 489شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 490شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 491شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 492شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 493شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 494شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 495شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ