به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست

2320عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست
گل دسته بند خار بیابان شوق کیست
خورشید سایه پرور گلزار شرم او
مه در حجاب سایه دامان شوق کیست
بلبل شده است شوخی پروانه در چمن
رنگین شرار گرمی جولان شوق کیست
از دست دامنش مگذارید گلرخان
آیینه خانه زاد گلستان شوق کیست
گل ریخت نقل شبنم و شاخ نبات شد
باد صبا طفیلی مهمان شوق کیست
جوید صبا جواهر و سازد معاش خویش
گلزار خاکروبه ایوان شوق کیست
صید هوا به دام غباری نمی کند
پرواز دل به بال پریشان شوق کیست
حیرت بهار آبله پایان جستجو
طوفان اشک ریگ بیابان شوق کیست
یاران جواب مسئله ما محبت است
عالم تمام زنده به ایمان شوق کیست
همچون غبار می بردم خواب در سفر
آسودگی نسیم بیابان شوق کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 2شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 3شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 4شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 5شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...6شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 7شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...8شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 9شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 10شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 11شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 12شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...13شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...14شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 15شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...16شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 17شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 18شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...19شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...20شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...21شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 22شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 23شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...24شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 25شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 26شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 27شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 28شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 29شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 30شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 31شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...32شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...33شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 34شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...35شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 36شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...37شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 38شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 39شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...40شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 41شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 42شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 43شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...44شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 45شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...46شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 47شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...48شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...49شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 50شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 51شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 52شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 53شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 54شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 55شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 56شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 57شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 58شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 59شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 60شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 61شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...62شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...63شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 64شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 65شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 66شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 67شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 68شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 69شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 70شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 71شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 72شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 73شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 74شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 75شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 76شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 77شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 78شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 79شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 80شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 81شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 82شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 83شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 84شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 85شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 86شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 87شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 88شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 89شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...90شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 91شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...92شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 93شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 94شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...95شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 96شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...97شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 98شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...99شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...100شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...101شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...102شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 103شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 104شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 105شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 106شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 107شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...108شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...109شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 110شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 111شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 112شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 113شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...114شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...115شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...116شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 117شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 118شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 119شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 120شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 121شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 122شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 123شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 124شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...125شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...126شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 127شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 128شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...129شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...130شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 131شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...132شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 133شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 134شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...135شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 136شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...137شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 138شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...139شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 140شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 141شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 142شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 143شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 144شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 145شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 146شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 147شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...148شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 149شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 150شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 151شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...152شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 153شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 154شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...155شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 156شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 157شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...158شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 159شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 160شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 161شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 162شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 163شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 164شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...165شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 166شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 167شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...168شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 169شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 170شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 171شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 172شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...173شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 174شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 175شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 176شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...177شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 178شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 179شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 180شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 181شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 182شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 183شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...184شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...185شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...186شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 187شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 188شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...189شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...190شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...191شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 192شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 193شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 194شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 195شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 196شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 197شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 198شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 199شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 200شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 201شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 202شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...203شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...204شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...205شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 206شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...207شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 208شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...209شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...210شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 211شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 212شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 213شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 214شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...215شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 216شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...217شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 218شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 219شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 220شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 221شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 222شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...223شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 224شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...225شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 226شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 227شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 228شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 229شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 230شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...231شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...232شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...233شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...234شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 235شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 236شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 237شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 238شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 239شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...240شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 241شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 242شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...243شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...244شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...245شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 246شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...247شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...248شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...249شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 250شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 251شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 252شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 253شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 254شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...255شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 256شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 257شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 258شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 259شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...260شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 261شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 262شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 263شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 264شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 265شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 266شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 267شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 268شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 269شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 270شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 271شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 272شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 273شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...274شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 275شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...276شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 277شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 278شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 279شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 280شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...281شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...282شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 283شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 284شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 285شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...286شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...287شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...288شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 289شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 290شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...291شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 292شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 293شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 294شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...295شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 296شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 297شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 298شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 299شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 300شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 301شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 302شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 303شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 304شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 305شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 306شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 307شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 308شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 309شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 310شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 311شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...312شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 313شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...314شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 315شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 316شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...317شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 318شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 319شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 320شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 321شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 322شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 323شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 324شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 325شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...326شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 327شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...328شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...329شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 330شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 331شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 332شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 333شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 334شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 335شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 336شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 337شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 338شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 339شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 340شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 341شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...342شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 343شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 344شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 345شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...346شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...347شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 348شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 349شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 350شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 351شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 352شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 353شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 354شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 355شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 356شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...357شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 358شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 359شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 360شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 361شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 362شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...363شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 364شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...365شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...366شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 367شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 368شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 369شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...370شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 371شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...372شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 373شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 374شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 375شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...376شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...377شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 378شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...379شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 380شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 381شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 382شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 383شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 384شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 385شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 386شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 387شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...388شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 389شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 390شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 391شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 392شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 393شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 394شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...395شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...396شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 397شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...398شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 399شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 400شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...401شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 402شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 403شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 404شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...405شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 406شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 407شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 408شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...409شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 410شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 411شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 412شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...413شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...414شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 415شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...416شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 417شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...418شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 419شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 420شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 421شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 422شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 423شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 424شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 425شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 426شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 427شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 428شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...429شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...430شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 431شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 432شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 433شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...434شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...435شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 436شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 437شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 438شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 439شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...440شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 441شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...442شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 443شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 444شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...445شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...446شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...447شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 448شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...449شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...450شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 451شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 452شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 453شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...454شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 455شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 456شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 457شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 458شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 459شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 460شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 461شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 462شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...463شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 464شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 465شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 466شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 467شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...468شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 469شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 470شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 471شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 472شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 473شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 474شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 475شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 476شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 477شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 478شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...479شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...480شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 481شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 482شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...483شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...484شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 485شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 486شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...487شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 488شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 489شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...490شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...491شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 492شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 493شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 494شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 495شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 496شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 497شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 498شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 499شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 500شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...501شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...502شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 503شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 504شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 505شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 506شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...507شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 508شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 509شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 510شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 511شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 512شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...513شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 514شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 515شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 516شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 517شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 518شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 519شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 520شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 521شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 522شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 523شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 524شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 525شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 526شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...527شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 528شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 529شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 530شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 531شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 532شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 533شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 534شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 535شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ