جنون بوی گل افسانه کیست
محبت گردش پیمانه کیست
نگه روشنگر آیینه ماست
تغافل ساقی میخانه کیست
سرشکم دیده امشب خواب سیلاب
خرابی خوش نشین خانه کیست
نمی دانم می از ساغر گل از جام
بهار جلوه مستانه کیست
پریشان کرد اوراق محبت
دل دیوانه مکتبخانه کیست
شنیدم خاطر آسوده ای هست
ندانستم چراغ خانه کیست
ز جوش صورت و معنی خرابی
چه می دانی می میخانه کیست
می نظاره در دل می کنم صاف
ز شرم نرگس مستانه کیست
به استغنای نومیدی بنازم
نمی گویم جهان ویرانه کیست
نمیدانی چو با بیگانه هایی
اسیر بینوا دیوانه کیست