اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۴: دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است آهم گواه محضر دعوای بیخودی است عالم به دور چشم تو میخانه گشته است چندانکه چشم کار کند جای بیخودی است چون معنی کرشمه به لفظ آشنا مباد آگاهیی که حاصل سودای بیخودی است قدر دلم بدان که چمنزاد وحشت است این قطره بازمانده مینای بیخودی است دارد چمن ز سایه هر برگ جام اسیر صبح است و جوش خنده گل جای بیخودی است اسیر شهرستانی