به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست

2330عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست
مو به مویم تا به مغز استخوان پیداست کیست
خار و گل در باغ دل جوش انا الحق می زنند
شبنم یکرنگی این بوستان پیداست کیست
دیده آیینه اختر شناسان کور باد
از غبارم پرده دار آسمان پیداست کیست
برگ برگ این چمن آیینه دار وحدت است
کی گشایم بال جرأت باغبان پیداست کیست
سایه سرو قدت موج تجلی می زند
هر کجا گلشن تو باشی باغبان پیداست کیست
بوی گل گرد کدورت گشته در گلزار ما
نوبهار خاطر نازکدلان پیداست کیست
شش جهت را شوخیش بی جلوه آیین بسته است
گم کنم تا کی نشانش بی نشان پیداست کیست
تهمت بیهوده ای بر جام و ساغر می زنند
غارت جان اسیر ای دوستان پیداست کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 2شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 3شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 4شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 5شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 6شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 7شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 8شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 9شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 10شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 11شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...12شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 13شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...14شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 15شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 16شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 17شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 18شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...19شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...20شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 21شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...22شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 23شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 24شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...25شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...26شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...27شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 28شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 29شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...30شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 31شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 32شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 33شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 34شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 35شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 36شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 37شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...38شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...39شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 40شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...41شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 42شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...43شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 44شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 45شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...46شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 47شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 48شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 49شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...50شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 51شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...52شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 53شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...54شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...55شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 56شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 57شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 58شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 59شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 60شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 61شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 62شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 63شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 64شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 65شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 66شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 67شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...68شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...69شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 70شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 71شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 72شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 73شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 74شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 75شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 76شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 77شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 78شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 79شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 80شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 81شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 82شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 83شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 84شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 85شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 86شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 87شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 88شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 89شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 90شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 91شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 92شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 93شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 94شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 95شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...96شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 97شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...98شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 99شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 100شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...101شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 102شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...103شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 104شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...105شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...106شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...107شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...108شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 109شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 110شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 111شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 112شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 113شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...114شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...115شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 116شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 117شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 118شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 119شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...120شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...121شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...122شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 123شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 124شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 125شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 126شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 127شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 128شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 129شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 130شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...131شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...132شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 133شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 134شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...135شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...136شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 137شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...138شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 139شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 140شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...141شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 142شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...143شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 144شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...145شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 146شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 147شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 148شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 149شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 150شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 151شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 152شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 153شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...154شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 155شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 156شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 157شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...158شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 159شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 160شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...161شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 162شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 163شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...164شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 165شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 166شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 167شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 168شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 169شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 170شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...171شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 172شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 173شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...174شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 175شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 176شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 177شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 178شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...179شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 180شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 181شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 182شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...183شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 184شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 185شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 186شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 187شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 188شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 189شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...190شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...191شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...192شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 193شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 194شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...195شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...196شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...197شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 198شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 199شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 200شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 201شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 202شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 203شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 204شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 205شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 206شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 207شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 208شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...209شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...210شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...211شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 212شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...213شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 214شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...215شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...216شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 217شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 218شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 219شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 220شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...221شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 222شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...223شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 224شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 225شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 226شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 227شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 228شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...229شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 230شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...231شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 232شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 233شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 234شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 235شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 236شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...237شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...238شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...239شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...240شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 241شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 242شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 243شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 244شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 245شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...246شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 247شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 248شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...249شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...250شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...251شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 252شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...253شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...254شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...255شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 256شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 257شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 258شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 259شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 260شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...261شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 262شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 263شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 264شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 265شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...266شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 267شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 268شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 269شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 270شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 271شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 272شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 273شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 274شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 275شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 276شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 277شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 278شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 279شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...280شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 281شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...282شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 283شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 284شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 285شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 286شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...287شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...288شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 289شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 290شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 291شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...292شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...293شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...294شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 295شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 296شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...297شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 298شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 299شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 300شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...301شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 302شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 303شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 304شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 305شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 306شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 307شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 308شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 309شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 310شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 311شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 312شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 313شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 314شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 315شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 316شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 317شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...318شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 319شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...320شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 321شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 322شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...323شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 324شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 325شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 326شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 327شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 328شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 329شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 330شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 331شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...332شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 333شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...334شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...335شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 336شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 337شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 338شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 339شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 340شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 341شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 342شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 343شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 344شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 345شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 346شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 347شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...348شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 349شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 350شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 351شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...352شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...353شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 354شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 355شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 356شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 357شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 358شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 359شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 360شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 361شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 362شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...363شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 364شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 365شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 366شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 367شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 368شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...369شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 370شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...371شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...372شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 373شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 374شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 375شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...376شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 377شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...378شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 379شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 380شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 381شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...382شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...383شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 384شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...385شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 386شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 387شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 388شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 389شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 390شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 391شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 392شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 393شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...394شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 395شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 396شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 397شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 398شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 399شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 400شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...401شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...402شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 403شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...404شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 405شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 406شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...407شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 408شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 409شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 410شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...411شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 412شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 413شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 414شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...415شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 416شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 417شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 418شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...419شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...420شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 421شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...422شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 423شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...424شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 425شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 426شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 427شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 428شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 429شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 430شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 431شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 432شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 433شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 434شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...435شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...436شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 437شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 438شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 439شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...440شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...441شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 442شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 443شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 444شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 445شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...446شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 447شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...448شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 449شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 450شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...451شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...452شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...453شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 454شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...455شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...456شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 457شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 458شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 459شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...460شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 461شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 462شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 463شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 464شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 465شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 466شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 467شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 468شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...469شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 470شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 471شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 472شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 473شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...474شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 475شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 476شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 477شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 478شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 479شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 480شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 481شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 482شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 483شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 484شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...485شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...486شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 487شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 488شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...489شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...490شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 491شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 492شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...493شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 494شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 495شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...496شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...497شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 498شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 499شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 500شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 501شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 502شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 503شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 504شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 505شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 506شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...507شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...508شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 509شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 510شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 511شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 512شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...513شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 514شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 515شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 516شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 517شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 518شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...519شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 520شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 521شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 522شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 523شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 524شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 525شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 526شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 527شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 528شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 529شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 530شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 531شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 532شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...533شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 534شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 535شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 536شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 537شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 538شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 539شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 540شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 541شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ