هر عارض افروخته مشاطه نازی است
هر جنبش مژگان چمن آرای نیازی است
گلزار نسب نامه یاران عزیز است
هر فاخته محمودی و هر سرو ایازی است
یک یک ورق صفحه ایجاد گشودیم
هر صفحه بیکارتر آیینه رازی است
از آتش و آبم نفریبد گل و شبنم
خضر ره من جلوه نظاره گدازی است
دل برد به صد رنگ و خبردار نگشتیم
دلدار اسیر تو عجب شعبده بازی است