کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امتحان خلق دل پامال سودا کردن است
    عشق عبرت کردن آزار تماشا کردن است
    چشم خونگرمی ز هر افسرده خونی داشتن
    نبض آتش ز آستین موج پیدا کردن است
    خواب راحت دیده ای نام تحمل می بری
    سخت جانی با دل نازک مدارا کردن است
    ممسکان را دست در عالم فشاندن چون سراب
    پنجه مومین ز تاب شعله گیرا کردن است
    هر سبک اندیشه را محرم شمردن جاهلی است
    راز دل بر صفحه آیینه انشا کردن است
    اینقدر دانم که در بزم گدا با محتشم
    خرم از هر مدعا گشتن به دل جا کردن است
    پرتو حسن تو از سیمای هستی یافتن
    صبح در آیینه دریا تماشا کردن است
    راز او فهمیدن از مکتوب اشک آلودگان
    سیر عکس گلستان در جوی صحرا کردن است
    اختلاط عقل دوراندیش با شغل جنون
    در دل اسباب پریشانی مهیا کردن است
    بینوا کاری ندارد با کسی فکر اسیر
    مصرعی از معنی بیگانه طمغا کردن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha