سوخت زندان خمارم سفر شیشه کجاست
گوشه میکده آن دیر حرم پیشه کجاست
زندگی تلخ تر از مرگ بود بی غم عشق
سوخت خون در رگم آن نشتر اندیشه کجاست
تا کی از بازوی فرهاد توان لاف زدن
دل سختی که شود سرشکن تیشه کجاست
تا گل مضحکه از مستی زاهد چینم
باده آن مصلحت اندیش سخا پیشه کجاست