به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۱۹۱: ساقی همین نه از تو دل ما در آتش است

2290عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ساقی همین نه از تو دل ما در آتش است
ساغر به خون نشسته و مینا در آتش است
روشن چراغ دیده ز یاد تو کرده ایم
بر هر چه بنگریم تماشا در آتش است
از بسکه داغ جلوه او گشته درچمن
مانند شعله سرو سراپا در آتش است
از پای یک خمند گل و شمع تردماغ
هر کس به رنگ دیگر از آنجا در آتش است
یاد نگاه گرم تو شد برق خرمنم
چون آه خود مرا همه اعضا در آتش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۰: روز جزا خجالت سرشار نارساست 2شمارهٔ ۱۹۱: ساقی همین نه از تو دل ما در آتش ا ...3شمارهٔ ۱۹۲: قطع نظر جزای دل بدگمان خوش است 4شمارهٔ ۱۹۳: آتش زدی به لاله، عذار اینچنین خوش ...5شمارهٔ ۱۹۴: فیض نومیدی از امید مروت بیش است 6شمارهٔ ۱۹۵: پرواز هوای تو که بال و پر شمع است 7شمارهٔ ۱۹۶: تعلق سد راه کام عشق است 8شمارهٔ ۱۹۷: سلیمانی است دل نقش نگینش نام معشو ...9شمارهٔ ۱۹۸: دل اگر رفت گرفتار طلسم خاک است 10شمارهٔ ۱۹۹: همه روی زمین خطرناک است 11شمارهٔ ۲۰۰: بهار شوخی او جشن تازه فلک است 12شمارهٔ ۲۰۱: ز تاب اینکه به رویت نقاب نزدیک اس ...13شمارهٔ ۲۰۲: به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ اس ...14شمارهٔ ۲۰۳: دل بی غم گل بی آب و رنگ است 15شمارهٔ ۲۰۴: گلبانگ عاشقان چمن راز بلبل است 16شمارهٔ ۲۰۵: نی همین نقش پی شوق جنون پیما دل ا ...17شمارهٔ ۲۰۶: ممنون خویش بودن دل قوت دل است 18شمارهٔ ۲۰۷: هستی و نیستی آیینه دیدار دل است 19شمارهٔ ۲۰۸: می تواند جوش زد تا آسمان آخر دل ا ...20شمارهٔ ۲۰۹: گردش چشم او ایاغ دل است 21شمارهٔ ۲۱۰: جلوه باغ نظر و چهره گلستان دل است 22شمارهٔ ۲۱۱: توفیق زاده نظر پاک من دل است 23شمارهٔ ۲۱۲: شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است 24شمارهٔ ۲۱۳: مپرس غم ز برای چه آشنای دل است 25شمارهٔ ۲۱۴: هر کجا موج هیاهوی دل است 26شمارهٔ ۲۱۵: چون محبت جوش باطن زد فراغت مشکل ا ...27شمارهٔ ۲۱۶: پیش او اظهار غمهای نهانی مشکل است 28شمارهٔ ۲۱۷: هر چند باده قوت دل و شربت گل است 29شمارهٔ ۲۱۸: از نگاهش خلد ایما پر گل است 30شمارهٔ ۲۱۹: صبح مشاطه هوای گل است 31شمارهٔ ۲۲۰: آن چهره که خورشید غلام است کدام ا ...32شمارهٔ ۲۲۱: ساقی نشناسیم دل از دست کدام است 33شمارهٔ ۲۲۲: تسلیم اسیر سلسله انقیاد ماست 34شمارهٔ ۲۲۳: در بر دل تو و دل دلبر ماست 35شمارهٔ ۲۲۴: گر شود همسایه زلفت صبا نامحرم است 36شمارهٔ ۲۲۵: دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست 37شمارهٔ ۲۲۶: هر دل که زعشق یارگرم است 38شمارهٔ ۲۲۷: فغانم از دل دیوانه گرم است 39شمارهٔ ۲۲۸: پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است 40شمارهٔ ۲۲۹: حرف بی صرفه و بیتابی اظهار کم است 41شمارهٔ ۲۳۰: فراموشی فراموش دل ماست 42شمارهٔ ۲۳۱: چشم بدخو چون هجوم آورد طاقت خوشنم ...43شمارهٔ ۲۳۲: چمن چمن گل آشفتگی به دامن ماست 44شمارهٔ ۲۳۳: ز فیض گریه چمن یک بساط چیده ماست 45شمارهٔ ۲۳۴: دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست 46شمارهٔ ۲۳۵: به رنگ باده صراحی طلسم هستی ماست 47شمارهٔ ۲۳۶: فتادگی ثمر نخل سرفرازی ماست 48شمارهٔ ۲۳۷: به عالم حکم اشک ما روان است 49شمارهٔ ۲۳۸: درد دل گفتن همین تنها نه در نا گف ...50شمارهٔ ۲۳۹: مژه ها با نگاه در سخن است 51شمارهٔ ۲۴۰: به حرف لب نگشودن رسایی سخن است 52شمارهٔ ۲۴۱: امتحان خلق دل پامال سودا کردن است 53شمارهٔ ۲۴۲: بزم حیرت را چراغ از دیده ما روشن ...54شمارهٔ ۲۴۳: شمع راز من ز سیمای نگفتن روشن است 55شمارهٔ ۲۴۴: کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن ا ...56شمارهٔ ۲۴۵: اخگرم آفت بیداری من خواب من است 57شمارهٔ ۲۴۶: ساغر باده شرمسار من است 58شمارهٔ ۲۴۷: دریا نمی ز اشک نمک پرور من است 59شمارهٔ ۲۴۸: آه بی تاثیر من تیر من است 60شمارهٔ ۲۴۹: دل پروانه فروغ گهر راز من است 61شمارهٔ ۲۵۰: کشته ناز تو کی با کش ز طعن دشمن ا ...62شمارهٔ ۲۵۱: حشر آرام لقب آتش خس پوش من است 63شمارهٔ ۲۵۲: خرابه گرد فلک احتشام آه من است 64شمارهٔ ۲۵۳: جمعیت جهان ز پریشانی من است 65شمارهٔ ۲۵۴: سخت حیران شده ام فرصت دیدن این اس ...66شمارهٔ ۲۵۵: آهم از بس که آتشین است 67شمارهٔ ۲۵۶: هر چند بهشت دلنشین است 68شمارهٔ ۲۵۷: بسترم تیغ و زخم بالین است 69شمارهٔ ۲۵۸: تماشاگاه دل چشم سیاه است 70شمارهٔ ۲۵۹: با سمند تو مگر مه به گرو تاخته اس ...71شمارهٔ ۲۶۰: گریه خاکستر گداخته است 72شمارهٔ ۲۶۱: سجده غفلت من قبله نما ساخته است 73شمارهٔ ۲۶۲: دیگر به بزم او سخن ما گذشته است 74شمارهٔ ۲۶۳: کار نفس ز جلوه رنگین گذشته است 75شمارهٔ ۲۶۴: گرد کلفت در جنون درد ایاغم گشته ا ...76شمارهٔ ۲۶۵: گلشن ز جلوه تو پریخانه گشته است 77شمارهٔ ۲۶۶: از اشک و آه من گل و سنبل شکفته اس ...78شمارهٔ ۲۶۷: بهر پابوس تو از خاکم غباری برنخاس ...79شمارهٔ ۲۶۸: به جنون عشق مایل افتاده است 80شمارهٔ ۲۶۹: کدام شوق به راه دویدن افتاده است 81شمارهٔ ۲۷۰: هر طرف باد صبا زان طره بویی برده ...82شمارهٔ ۲۷۱: نه همین از دوری احباب داغم کرده ا ...83شمارهٔ ۲۷۲: آنکه صید عالم از چشم خماری کرده ا ...84شمارهٔ ۲۷۳: دیوانه گر به دل غم دنیا شمرده است 85شمارهٔ ۲۷۴: گلستان شرم و گلزار حیا آورده است 86شمارهٔ ۲۷۵: دلم از یاد تو خندان شده است 87شمارهٔ ۲۷۶: به دور ما نگه مشفقانه را چه شده ا ...88شمارهٔ ۲۷۷: یاد زلف تو مرا مصرع حالی شده است 89شمارهٔ ۲۷۸: گریه زچشمم به امان آمده است 90شمارهٔ ۲۷۹: شور دل پیشتر از دل به جهان آمده ا ...91شمارهٔ ۲۸۰: بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده اس ...92شمارهٔ ۲۸۱: تا غم نبوده خاطر خرم نبوده است 93شمارهٔ ۲۸۲: موجه دریا ز شورم مصرع پیچیده است 94شمارهٔ ۲۸۳: بعد عمری سویم از روی مروت دیده اس ...95شمارهٔ ۲۸۴: رنجی که چشم شب پره از نور دیده اس ...96شمارهٔ ۲۸۵: ز بویی بیخودم رویی که دیده است 97شمارهٔ ۲۸۶: مطرب ترانه ای که دماغم رسیده است 98شمارهٔ ۲۸۷: بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است 99شمارهٔ ۲۸۸: خلوت جان را تجلی از چراغ سینه است 100شمارهٔ ۲۸۹: هر نگاه گرم ما مجنون کامل گشته ای ...101شمارهٔ ۲۹۰: دشت جنون ز فتنه چشم تو دیده ای اس ...102شمارهٔ ۲۹۱: هر سر مویم ز افغان بلبل دیوانه ای ...103شمارهٔ ۲۹۲: نظر به جوهر اصلی نه زشت مکتسبی اس ...104شمارهٔ ۲۹۳: خیال دام و قفس انتظار آزادی است 105شمارهٔ ۲۹۴: دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است 106شمارهٔ ۲۹۵: دلم را صبح عید جانسپاری است 107شمارهٔ ۲۹۶: از خوی تو عالم چمن شعله نگاری است 108شمارهٔ ۲۹۷: هر عارض افروخته مشاطه نازی است 109شمارهٔ ۲۹۸: دل آواره مستمندکسی است 110شمارهٔ ۲۹۹: دلی دارم که مست جام ساقی است 111شمارهٔ ۳۰۰: دو جهان از کتاب دل ورقی است 112شمارهٔ ۳۰۱: بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی ا ...113شمارهٔ ۳۰۲: داری تمام عالم اگر آشنا یکی است 114شمارهٔ ۳۰۳: دامان پاک عاشق و برگ سمن یکی است 115شمارهٔ ۳۰۴: جایی که دامگاه غزال رمیدگی است 116شمارهٔ ۳۰۵: در تماشای تو هر چشمی دلی است 117شمارهٔ ۳۰۶: هر سبزه این باغ نشان خم دامی است 118شمارهٔ ۳۰۷: خموشیها عجب شیرین زبانی است 119شمارهٔ ۳۰۸: بهار عمر و نوروز جوانی است 120شمارهٔ ۳۰۹: حال دل را تنم از ضعف زبانم گویاست 121شمارهٔ ۳۱۰: هر غنچه نشکفته نظر باز نگاهی است 122شمارهٔ ۳۱۱: ز جام عشق تو هر سبزه مست سودایی ا ...123شمارهٔ ۳۱۲: نگاهش دورگرد آشنایی است 124شمارهٔ ۳۱۳: گل هر ابر رنگین هوایی است 125شمارهٔ ۳۱۴: ز حرف دوست اگر کار من نرفت از دست 126شمارهٔ ۳۱۵: هر جا که نقش توبه شکستن شود درست 127شمارهٔ ۳۱۶: ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست 128شمارهٔ ۳۱۷: در دامت آن غبار که بر بال و پر نش ...129شمارهٔ ۳۱۸: شادیم از دلی که شکستن عیار اوست 130شمارهٔ ۳۱۹: حسن آتش و دل سمندر اوست 131شمارهٔ ۳۲۰: جفا جویی سپند آتش اوست 132شمارهٔ ۳۲۱: درد بیدرمان دوای جان بی آرام اوست 133شمارهٔ ۳۲۲: آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان ا ...134شمارهٔ ۳۲۳: کرده خونم را صف مژگان چراغان زیر ...135شمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست 136شمارهٔ ۳۲۵: گر دل غبار گشته امید خیال هست 137شمارهٔ ۳۲۶: وحدت جهان گرفت و تماشا چنانکه هست 138شمارهٔ ۳۲۷: هنوزم در دل از غم ریشه ای هست 139شمارهٔ ۳۲۸: اگر ستم کند امید احترامی هست 140شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 141شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 142شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 143شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 144شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 145شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 146شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 147شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 148شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 149شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 150شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...151شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 152شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...153شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 154شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 155شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 156شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 157شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...158شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...159شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 160شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...161شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 162شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 163شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...164شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...165شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...166شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 167شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 168شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...169شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 170شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 171شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 172شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 173شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 174شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 175شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 176شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...177شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...178شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 179شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...180شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 181شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...182شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 183شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 184شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...185شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 186شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 187شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 188شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...189شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 190شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...191شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 192شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...193شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...194شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 195شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 196شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 197شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 198شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 199شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 200شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 201شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 202شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 203شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 204شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 205شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 206شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...207شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...208شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 209شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 210شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 211شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 212شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 213شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 214شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 215شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 216شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 217شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 218شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 219شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 220شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 221شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 222شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 223شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 224شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 225شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 226شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 227شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 228شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 229شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 230شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 231شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 232شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 233شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 234شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...235شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 236شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...237شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 238شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 239شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...240شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 241شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...242شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 243شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...244شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...245شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...246شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...247شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 248شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 249شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 250شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 251شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 252شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...253شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...254شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 255شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 256شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 257شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 258شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...259شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...260شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...261شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 262شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 263شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 264شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 265شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 266شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 267شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 268شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 269شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...270شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...271شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 272شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 273شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...274شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...275شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 276شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...277شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 278شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 279شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...280شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 281شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...282شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 283شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...284شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 285شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 286شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 287شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 288شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 289شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 290شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 291شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 292شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...293شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 294شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 295شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 296شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...297شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 298شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 299شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...300شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 301شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 302شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...303شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 304شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 305شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 306شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 307شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 308شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 309شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...310شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 311شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 312شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...313شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 314شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 315شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 316شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 317شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...318شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 319شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 320شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 321شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...322شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 323شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 324شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 325شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 326شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 327شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 328شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...329شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...330شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...331شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 332شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 333شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...334شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...335شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...336شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 337شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 338شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 339شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 340شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 341شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 342شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 343شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 344شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 345شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 346شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 347شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...348شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...349شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...350شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 351شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...352شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 353شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...354شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...355شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 356شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 357شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 358شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 359شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...360شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 361شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...362شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 363شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 364شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 365شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 366شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 367شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...368شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 369شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...370شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 371شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 372شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 373شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 374شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 375شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...376شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...377شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...378شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...379شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 380شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 381شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 382شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 383شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 384شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...385شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 386شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 387شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...388شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...389شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...390شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 391شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...392شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...393شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...394شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 395شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 396شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 397شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 398شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 399شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...400شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 401شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 402شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 403شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 404شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...405شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 406شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 407شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 408شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 409شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 410شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 411شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 412شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 413شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 414شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 415شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 416شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 417شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 418شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...419شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 420شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...421شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 422شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 423شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 424شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 425شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...426شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...427شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 428شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 429شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 430شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...431شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...432شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...433شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 434شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 435شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...436شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 437شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 438شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 439شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...440شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 441شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 442شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 443شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 444شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 445شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 446شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 447شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 448شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 449شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 450شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 451شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 452شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 453شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 454شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 455شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 456شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...457شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 458شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...459شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 460شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 461شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...462شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 463شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 464شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 465شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 466شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 467شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 468شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 469شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 470شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...471شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 472شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...473شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...474شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 475شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 476شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 477شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 478شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 479شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 480شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 481شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 482شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 483شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 484شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 485شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 486شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...487شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 488شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 489شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 490شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...491شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...492شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 493شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 494شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 495شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 496شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 497شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 498شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 499شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 500شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 501شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...502شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 503شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 504شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 505شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 506شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 507شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...508شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 509شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...510شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...511شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 512شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 513شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 514شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...515شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 516شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...517شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 518شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 519شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 520شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...521شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...522شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 523شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...524شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 525شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 526شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 527شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 528شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 529شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 530شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 531شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 532شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...533شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 534شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 535شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 536شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 537شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 538شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 539شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...540شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...541شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 542شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...543شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 544شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 545شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...546شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 547شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 548شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 549شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...550شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 551شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 552شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 553شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...554شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 555شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 556شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 557شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...558شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...559شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 560شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...561شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 562شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...563شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 564شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 565شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 566شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 567شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 568شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 569شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 570شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 571شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 572شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 573شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...574شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...575شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 576شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 577شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 578شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...579شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...580شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 581شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 582شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 583شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 584شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...585شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 586شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...587شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 588شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 589شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...590شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...591شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...592شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 593شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...594شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...595شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 596شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 597شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 598شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...599شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 600شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 601شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 602شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 603شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 604شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 605شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 606شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 607شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...608شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 609شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 610شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 611شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 612شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...613شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 614شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 615شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 616شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 617شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 618شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 619شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 620شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 621شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 622شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 623شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...624شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...625شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 626شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 627شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...628شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...629شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 630شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 631شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...632شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 633شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 634شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...635شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...636شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 637شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 638شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 639شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 640شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 641شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 642شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 643شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 644شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 645شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...646شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...647شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 648شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 649شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 650شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 651شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...652شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 653شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 654شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 655شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 656شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 657شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...658شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 659شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 660شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 661شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 662شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 663شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 664شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 665شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 666شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 667شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 668شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 669شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 670شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 671شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...672شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 673شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 674شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 675شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 676شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 677شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 678شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 679شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 680شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ