قبله عالم میخانه خم ابروها
گردش نرگس مستانه رم آهوها
سیر گلشن کن اگر تشنه دیدار خودی
آب از چشمه آیینه رود در جوها
عالم آواره شوقند چه خورشید و چه ماه
سوده پای فلک از شوق تو تا زانوها
دعوی این بس که ز کوشش همه رسوا شده ایم
حلقه در گوش کمان تو خم ابروها