کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب
    چون شعله از گداختگی توتیا طلب
    وحشت طراز نرگس مستش بهانه جوست
    بیگانه شو از او نگه آشنا طلب
    آسودگی نتیجه دهد خاکساریت
    صندل برای درد سر از خاک ما طلب
    اندوه روزگار به وارستگی گذار
    درمان درد خویش ز دارالشفا طلب
    ترک جهان نشان دو عالم گرفته است
    بی مدعا چو گشت دلت مدعا طلب
    با حرص گر دلت نتواند جدل کند
    دست نیاز خواه و زبان دعا طلب
    آسودگی چکیده صاف شکستگی است
    این شهد ناب را ز نی بوریا طلب
    پر دیده ایم نقص ندارد توکلت
    زنهار اسیر مطلب خود از خدا طلب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha