کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عزت دیگر بود در دامن صحرا مرا
    می گذارد هر کجا خاریست سردرپا مرا
    گر بمن خاشاک این دریا زند زخم پلنگ
    از کسی چیزی بدل نبود حساب آسا مرا
    طره ات زین بیشتر بایست با من واشود
    تیره روزم دوست می دارد دل شبها مرا
    گاه بادم می رباید، گاه آبم می برد
    هر کجا شوریده ای دیدم برد از جا مرا
    مرگ را گر دشمنم، نی آرزوی زندگیست
    می کند آخر کفن آلوده دنیا مرا
    می شکافد سینه ام را عاقبت همچون صدف
    می دهد گر قطره ای میراب این دریا مرا
    شب هم از کسب کمال آسوده در بسترنیم
    می دهد درس خموشی صورت دیبا مرا
    همتی ای خشکی طالع که زنجیر سرشک
    دست و پایم بسته و سر داده در دریا مرا
    هم صفیری نیست خاموشم درین گلشن کلیم
    بلبل باغ ظفرخان می کند گویا مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha