کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هنوز طره او تا کمر نیامده است
    ز پیچ و تاب رگ جان خبر نیامده است
    باعتماد، سرین را بآن کمر مسپار
    که مور خازن تنگ شکر نیامده است
    همه حکایت مردم گیا فسانه شمار
    گیاه مردمی از خاک بر نیامده است
    بجلوه گاه تو هر دل که رفت، از خود رفت
    دگر کسی بوطن زین سفر نیامده است
    دعا ز عالم بالا همین خبر دارد
    که تیر ناله یکی کارگر نیامده است
    چرا بگرد بناگوش تو همی گردد
    اگر بپای گهر رشته بر نیامده است
    ز جور مادر ایام ترشرو منشین
    خیال کن که زپشت پدر نیامده است
    برشوه داد پر و بال خود خدنگ ترا
    بچشم دام تو مرغ دگر نیامده است
    چگونه عیش برد ره بخانه تو کلیم
    باین خرابه چو یار دگر نیامده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha