به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کلیم کاشانی

کلیم کاشانیغزل هاغزل شمارهٔ ۲۶۶: دل تمنای درد او دارد

1100عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل تمنای درد او دارد
خانه سیلاب آرزو دارد
خویش یکدیگرند عجز و غرور
تیغ پیوند با گلو دارد
چون کنم شرح حال دیده رقم
خامه ام گریه در گلو دارد
کو بکو دربدر زبس گردید
گریه در پیش ناله رو دارد
یکزبانم من و نمی گویم
سخنی را که پشت و رو دارد
چشم باریک بین اگر باشد
قدح آفتاب مو دارد
عکس را نیست جا در آینه ام
بدلم بسکه درد رو دارد
در سر کوی میفروشانست
گر کسی مغز در کدو دارد
پرغبارست دل ز غمخواری
خانه ام گرد رفت و رو دارد
از مریدان آن در است کلیم
خرقه داغ آرزو دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۲۶۵: دانسته بخت زلف ترا انتخاب کرد 2غزل شمارهٔ ۲۶۶: دل تمنای درد او دارد 3غزل شمارهٔ ۲۶۷: گهی که بر لب او چشم اشکبار اف ...4غزل شمارهٔ ۲۶۸: ناخلف را بکسی فخر ز آبا نرسد 5غزل شمارهٔ ۲۶۹: اشک دمی جدائی از خانه تن نمی ...6غزل شمارهٔ ۲۷۰: اشکی که رخت خانه به طوفان نمی ...7غزل شمارهٔ ۲۷۱: یاد تو از ضمیر به نسیان نمی ر ...8غزل شمارهٔ ۲۷۲: کسب کمال اهل جهان کسب زر بود 9غزل شمارهٔ ۲۷۳: نه رحم کرد که خون دل خراب نخو ...10غزل شمارهٔ ۲۷۴: گل اگر با لب لعل تو برابر می ...11غزل شمارهٔ ۲۷۵: ز مژگان تو لوح سینه ها از خون ...12غزل شمارهٔ ۲۷۶: بی باده دل ز سیر چمن وا نمی ش ...13غزل شمارهٔ ۲۷۷: بدلم اینهمه پیکان ستم بار نبو ...14غزل شمارهٔ ۲۷۸: درین گلشن ز بدخوئی گل از آب ر ...15غزل شمارهٔ ۲۷۹: تا در ره تو چشم امیدم دچار شد 16غزل شمارهٔ ۲۸۰: میخانه چو من رند نکو نام ندار ...17غزل شمارهٔ ۲۸۱: بی ستمکش صبر و آرام از ستمگر ...18غزل شمارهٔ ۲۸۲: چند دل تلخی غم را شکرستان دان ...19غزل شمارهٔ ۲۸۳: خیال روی تو هر گاه سینه تاب ش ...20غزل شمارهٔ ۲۸۴: می آشام غمت پیمانه و ساغر نمی ...21غزل شمارهٔ ۲۸۵: دل فسرده نه دستی ز کار و بار ...22غزل شمارهٔ ۲۸۶: زخمهای شانه از زلفت فراهم می ...23غزل شمارهٔ ۲۸۷: بکن بیخ صبوری حسرت دیدار می آ ...24غزل شمارهٔ ۲۸۸: ایام، خوشدلی بستمکار می دهد 25غزل شمارهٔ ۲۸۹: هر زمان بر روی کارم رنگ دیگرگ ...26غزل شمارهٔ ۲۹۰: دست مشاطه اگر زلف ترا تاب دهد 27غزل شمارهٔ ۲۹۱: نه زمی هر جا تنک ظرفی که برد ...28غزل شمارهٔ ۲۹۲: هر زخم که خدنگ تو زیب نشان شو ...29غزل شمارهٔ ۲۹۳: غبار کوی تو گر توتیای دیده شو ...30غزل شمارهٔ ۲۹۴: ای که تو دلتنگی از گریه دلت و ...31غزل شمارهٔ ۲۹۵: خط چون سپاه حسن ترا صف شکن شو ...32غزل شمارهٔ ۲۹۶: سیل را درس روانی گریه ما می د ...33غزل شمارهٔ ۲۹۷: بلب از شوق پابوس تو جان ناتوا ...34غزل شمارهٔ ۲۹۸: با آن رخ شکفته چون عزم گلستان ...35غزل شمارهٔ ۲۹۹: مرنج از کس که هر محنت که آید ...36غزل شمارهٔ ۳۰۰: چشم بدمست تو چون عربده بنیاد ...37غزل شمارهٔ ۳۰۱: بدور دیده مژگان از دو سو لخت ...38غزل شمارهٔ ۳۰۲: ایدل ز نخل ناله و آهت ثمر چه ...39غزل شمارهٔ ۳۰۳: گرم آسوده دوران می گذارد 40غزل شمارهٔ ۳۰۴: گر بتحریر ستم نامه هجران آید 41غزل شمارهٔ ۳۰۵: حدیثت نامه را تعویذ جان شد 42غزل شمارهٔ ۳۰۶: بر لبم همچو جرس خنده فغان می ...43غزل شمارهٔ ۳۰۷: خیال چشم تو در خاطرم گذر نکند 44غزل شمارهٔ ۳۰۸: بدست صد غم اگر بیدلان اسیر شو ...45غزل شمارهٔ ۳۰۹: چو جرس کار دل ار ناله و فریاد ...46غزل شمارهٔ ۳۱۰: بسکه حرف قامتت ورد دل دیوانه ...47غزل شمارهٔ ۳۱۱: دارد اگر صفائی دل از شراب دار ...48غزل شمارهٔ ۳۱۲: گاه اندیشه ای از روز جزا باید ...49غزل شمارهٔ ۳۱۳: سالک نه ره بگم شده از جستجو ب ...50غزل شمارهٔ ۳۱۴: عیب را کی به پناه هنرم جا باش ...51غزل شمارهٔ ۳۱۵: بهار آمد و جانی بجسم مینا شد 52غزل شمارهٔ ۳۱۶: زاهد ازتر دامنی دامن چو بر اخ ...53غزل شمارهٔ ۳۱۷: خیال گلشن رویت بدل گذار نکرد 54غزل شمارهٔ ۳۱۸: جز بمی هیچ دل از بند غم آزاد ...55غزل شمارهٔ ۳۱۹: زپایم دهر خاری برنیاورد 56غزل شمارهٔ ۳۲۰: از جهان بخت بابرام گدا می خوا ...57غزل شمارهٔ ۳۲۱: مرا مسوز که نازت ز کبریا افتد 58غزل شمارهٔ ۳۲۲: وقتی زبار هستی چیزی بجا نماند 59غزل شمارهٔ ۳۲۳: دست حسنت پنجه خورشید تابان می ...60غزل شمارهٔ ۳۲۴: دلم بملک قناعت نشان نمی داند 61غزل شمارهٔ ۳۲۵: گلشن کشمیر خارش گل بدامان می ...62غزل شمارهٔ ۳۲۶: ریاض ملک را دیگر بهار دلگشا آ ...63غزل شمارهٔ ۳۲۷: براه فقر مرا این و آن نمی بای ...64غزل شمارهٔ ۳۲۸: همه محروم و ازو دست کسی دور ن ...65غزل شمارهٔ ۳۲۹: دلی دارم کزو دلها بسوزد 66غزل شمارهٔ ۳۳۰: زخوان غیب یکنعمت نصیب ما و سا ...67غزل شمارهٔ ۳۳۱: مگو کسی بمن خاکسار می ماند 68غزل شمارهٔ ۳۳۲: زیوری از داغ مرد عشق را بهتر ...69غزل شمارهٔ ۳۳۳: دل را کی آن طاقت بود کز فکر ج ...70غزل شمارهٔ ۳۳۴: نه بمی گرد کدورت از دل ما می ...71غزل شمارهٔ ۳۳۵: در شکار دل ما دام دگر می باید 72غزل شمارهٔ ۳۳۶: دل بیهده افغان ز تو ناساز ندا ...73غزل شمارهٔ ۳۳۷: پرپیچ و تاب و تیره بی امتداد ...74غزل شمارهٔ ۳۳۸: کی آن صیاد بی پروا پی نخجیر م ...75غزل شمارهٔ ۳۳۹: دارم آن سر که اگر در ره دشمن ...76غزل شمارهٔ ۳۴۰: کی بود سرگشتگی ها را دل از سر ...77غزل شمارهٔ ۳۴۱: شمع این مسئله را بر همه کس رو ...78غزل شمارهٔ ۳۴۲: نگه چوگرم بر آن پرحجاب می گذر ...79غزل شمارهٔ ۳۴۳: گرم ز لطف سیه روز خود خطاب کن ...80غزل شمارهٔ ۳۴۴: بیش ازین دوران ستم پرور نبود 81غزل شمارهٔ ۳۴۵: عاشق آنست که چون داغ تمنا سوز ...82غزل شمارهٔ ۳۴۶: دل زغمخواران جز آئین جفاکاری ...83غزل شمارهٔ ۳۴۷: تا تو رفتی جان دگر آمیزشی با ...84غزل شمارهٔ ۳۴۸: بیا که دل ز تو غیر از جفا نمی ...85غزل شمارهٔ ۳۴۹: اگر چه نخل هنر را ثمر نمی باش ...86غزل شمارهٔ ۳۵۰: ببزمت شب خوش آن عاشق که سرگرم ...87غزل شمارهٔ ۳۵۱: آن رهروان که در پس زانو سفر ک ...88غزل شمارهٔ ۳۵۲: بسمل ز تیغ او بطپیدن نمی رسد 89غزل شمارهٔ ۳۵۳: بت پیمان شکم دم از وفا زد 90غزل شمارهٔ ۳۵۴: شعله آتش حسن تو چو بالا گیرد 91غزل شمارهٔ ۳۵۵: گاهی که سنگ حادثه از آسمان رس ...92غزل شمارهٔ ۳۵۶: اجتناب از آهم آن مغرور خود سر ...93غزل شمارهٔ ۳۵۷: ابر سرمایه گر از چشم تر ما بب ...94غزل شمارهٔ ۳۵۸: نه درین گلشن گلی از آشنائی بو ...95غزل شمارهٔ ۳۵۹: چو شمع گرمی آن بیوفا زبانی بو ...96غزل شمارهٔ ۳۶۰: چو قرعه در تن زارم یک استخوان ...97غزل شمارهٔ ۳۶۱: کجاست بخت که تنگش کسی ببر گیر ...98غزل شمارهٔ ۳۶۲: مرغ دلم که روشن ازو چشم دام ب ...99غزل شمارهٔ ۳۶۳: گل در چمن بجز خار در پیرهن ند ...100غزل شمارهٔ ۳۶۴: ایخوش آندم که دلت از سر کین ب ...101غزل شمارهٔ ۳۶۵: بخیه های زخم با شیرازه اعضا ن ...102غزل شمارهٔ ۳۶۶: کی تمنای تو از خاطر ناشاد رود 103غزل شمارهٔ ۳۶۷: وصلت غبار غم ز دل ما نمی برد 104غزل شمارهٔ ۳۶۸: گردون بشیشه تهیم سنگ کین زند 105غزل شمارهٔ ۳۶۹: خستگان را ناوکش آرام جانی می ...106غزل شمارهٔ ۳۷۰: کی تغافل می تواند عاشق بیتاب ...107غزل شمارهٔ ۳۷۱: لبم ز بستگی دل اگر چه وا نشود 108غزل شمارهٔ ۳۷۲: چو سایه گمرهی از ما جدا نخواه ...109غزل شمارهٔ ۳۷۳: از ضبط گریه دست دل ناتوان کشی ...110غزل شمارهٔ ۳۷۴: از لذت جور تو خبردار نباشد 111غزل شمارهٔ ۳۷۵: شکفت غنچه و این عقده ام بدل ج ...112غزل شمارهٔ ۳۷۶: براه عشق که هرگز بسر نمی آید 113غزل شمارهٔ ۳۷۷: می نشاط نه جام جهان نما دارد 114غزل شمارهٔ ۳۷۸: کسیکه از خضر آب بقا نمی گیرد 115غزل شمارهٔ ۳۷۹: مریض را چو عیادت کشد دوا چکند 116غزل شمارهٔ ۳۸۰: هرگز دل عاشق ز هوس رنگ نگیرد 117غزل شمارهٔ ۳۸۱: بیا که بیتو سیاهی ز چشم روشن ...118غزل شمارهٔ ۳۸۲: بعهد جور تو دل ترک آه و افغان ...119غزل شمارهٔ ۳۸۳: خوش آنزمان که عتاب بهانه ساز ...120غزل شمارهٔ ۳۸۴: کشش اوست که ما را بسر کار برد 121غزل شمارهٔ ۳۸۵: دوران زکار بسته اگر عقده وا ک ...122غزل شمارهٔ ۳۸۶: مرد حق بین که بلا را ز خدا می ...123غزل شمارهٔ ۳۸۷: اقلیم دل بزور مسخر نمی شود 124غزل شمارهٔ ۳۸۸: ز شیرین جانها بسکه تیغت شهدپر ...125غزل شمارهٔ ۳۸۹: ز تازه شاخ گلی خانه ام گلستان ...126غزل شمارهٔ ۳۹۰: صاحب همت که دست از کار دنیا م ...127غزل شمارهٔ ۳۹۱: سر سودازدگان جنگ به افسر دارد 128غزل شمارهٔ ۳۹۲: گر کرم در طبع نبود باده اش پی ...129غزل شمارهٔ ۳۹۳: تا تیغ او بداد اسیران نمی رسد 130غزل شمارهٔ ۳۹۴: آنقدر بر دل نشست از دوست و ز ...131غزل شمارهٔ ۳۹۵: چه شد گاه از زبان خامه نام ای ...132غزل شمارهٔ ۳۹۶: نگویمت که دل از حاصل جهان برد ...133غزل شمارهٔ ۳۹۷: تا یافت عزت از تو مکان گوالیا ...134غزل شمارهٔ ۳۹۸: چشم جادوی تو در دلجوئی اهل نی ...135غزل شمارهٔ ۳۹۹: نهال عشق که برگش غمست و بار ا ...136غزل شمارهٔ ۴۰۰: چون اشک پریشان سفری را چه کند ...137غزل شمارهٔ ۴۰۱: دیده را کردی سفید از انتظار م ...138غزل شمارهٔ ۴۰۲: دوش در بزم تو دیدم ز دل خود س ...139غزل شمارهٔ ۴۰۳: اگرچه از مژه روبم غبار رهگذرش 140غزل شمارهٔ ۴۰۴: که دل بر جا تواند داشت پیش چش ...141غزل شمارهٔ ۴۰۵: نهد مرهم بزخم شانه جعد زلف غم ...142غزل شمارهٔ ۴۰۶: می کنی ای شیخ یاد از رخنه های ...143غزل شمارهٔ ۴۰۷: نبود عجب که باشد سرگشته صدهزا ...144غزل شمارهٔ ۴۰۸: دلا ز رنگ تلون کشیده دامن باش 145غزل شمارهٔ ۴۰۹: بروی مرهم مرهم نهیم بر دل ریش 146غزل شمارهٔ ۴۱۰: در مصاف عافیت لرزان تر از سیم ...147غزل شمارهٔ ۴۱۱: بخانه چند نشینی سری ببستان کش 148غزل شمارهٔ ۴۱۲: اگر چه هست مرا بیتو داغ بر سر ...149غزل شمارهٔ ۴۱۳: آهم اثر نیافت ز فریاد بیوقوف 150غزل شمارهٔ ۴۱۴: خم زلفی است دگر دام گرفتاری د ...151غزل شمارهٔ ۴۱۵: امانم داد هجر بیمدارا تا ترا ...152غزل شمارهٔ ۴۱۶: بوی کین هرگز کسی نشنیده از آب ...153غزل شمارهٔ ۴۱۷: جذبه ای خواهم که از خود نیز ر ...154غزل شمارهٔ ۴۱۸: دورم از فتنه که در سایه مژگان ...155غزل شمارهٔ ۴۱۹: ز سعی بخت مرادی روا نمی خواهم 156غزل شمارهٔ ۴۲۰: نمیرم تا براهت برنمی آید تمنا ...157غزل شمارهٔ ۴۲۱: ز ناتوانی خود اینقدر خبر دارم 158غزل شمارهٔ ۴۲۲: هر آه حسرتی که به تنها کشیده ...159غزل شمارهٔ ۴۲۳: اشک غمازست خون در گریه داخل ک ...160غزل شمارهٔ ۴۲۴: تا من از صیقل می آینه روشن کر ...161غزل شمارهٔ ۴۲۵: چون در مصاف حادثه آه از جگر ک ...162غزل شمارهٔ ۴۲۶: خواهم ز بس پرده تقوی بدر افتم 163غزل شمارهٔ ۴۲۷: با فکر او چو سر بگریبان فرو ک ...164غزل شمارهٔ ۴۲۸: بدور خویش ز مینا حصار می خواه ...165غزل شمارهٔ ۴۲۹: بسکه سودای سر کوی تو پیچد در ...166غزل شمارهٔ ۴۳۰: آتش دیگ هوس از دل سوزان گیرم 167غزل شمارهٔ ۴۳۱: دست و دل تنگ و جهان تنگ خدایا ...168غزل شمارهٔ ۴۳۲: بسکه از بار غم دهر گرانبار شد ...169غزل شمارهٔ ۴۳۳: آن سالکم که با خضر هرچند هم ن ...170غزل شمارهٔ ۴۳۴: دل شاد از آنم که دل شاد ندارم 171غزل شمارهٔ ۴۳۵: با که گویم آنچه زان نخل تمنا ...172غزل شمارهٔ ۴۳۶: بیجوهریم و دست ز شمشیر می بری ...173غزل شمارهٔ ۴۳۷: نه همین از بخت بد طوفان ز عما ...174غزل شمارهٔ ۴۳۸: تا زخواب مستی غفلت سری برداشت ...175غزل شمارهٔ ۴۳۹: دوش در خواب چو آن طره پیچان د ...176غزل شمارهٔ ۴۴۰: جنس کساد چار سوی ناروائیم 177غزل شمارهٔ ۴۴۱: شکوه درد ترا کی پیش درمان می ...178غزل شمارهٔ ۴۴۲: منکه دور از وطنم عیش تمنا نکن ...179غزل شمارهٔ ۴۴۳: زحرف شکوه ایام لب چنان بستم 180غزل شمارهٔ ۴۴۴: از ثبات عشق دایم پا بدامن داش ...181غزل شمارهٔ ۴۴۵: بیدماغم دست رد بر وصل جانان م ...182غزل شمارهٔ ۴۴۶: بسکه می پیچد صدای ناله دل در ...183غزل شمارهٔ ۴۴۷: عمریستکه یک مستی سرشار ندیدم 184غزل شمارهٔ ۴۴۸: فرصتی کو که دوای دل رنجور کنی ...185غزل شمارهٔ ۴۴۹: باغبان بیمهر و ما در اصل نخل ...186غزل شمارهٔ ۴۵۰: گه گهر گه شرر از دیده تر یافت ...187غزل شمارهٔ ۴۵۱: ازین شکسته دلم گر نحیف و رنجو ...188غزل شمارهٔ ۴۵۲: هم جفای دوستان هم حور دشمن می ...189غزل شمارهٔ ۴۵۳: همتی کو که دلان از عیش جهان ب ...190غزل شمارهٔ ۴۵۴: چون دف تر ناله از بیداد کمتر ...191غزل شمارهٔ ۴۵۵: همه پاکان بحر و بر دیدم 192غزل شمارهٔ ۴۵۶: بدام عشق تو بیدانه مبتلا شده ...193غزل شمارهٔ ۴۵۷: بار ناموسی نداریم از پی دل می ...194غزل شمارهٔ ۴۵۸: دل را از آن دو طره پرفن گرفته ...195غزل شمارهٔ ۴۵۹: در دستگاه محتشمان پا نمی خوری ...196غزل شمارهٔ ۴۶۰: از دست دهر محنت بسیار می کشم 197غزل شمارهٔ ۴۶۱: بر رگ دل گاه ناخن گاه نشتر می ...198غزل شمارهٔ ۴۶۲: بر شکال دولت آبادست و ما بی ب ...199غزل شمارهٔ ۴۶۳: بروی ساغر می ماه عید را دیدم 200غزل شمارهٔ ۴۶۴: کو همتی که از همه قطع نظر کنی ...201غزل شمارهٔ ۴۶۵: غم مسکن و فکر مأوا ندارم 202غزل شمارهٔ ۴۶۶: پی بخلوتگه قرب از بسکه شبها ب ...203غزل شمارهٔ ۴۶۷: باز عید آمد بغل گیری مینا می ...204غزل شمارهٔ ۴۶۸: ز سوز عشق چه هنگامه فغان بندی ...205غزل شمارهٔ ۴۶۹: جنت از رضوان، که من زان روضه ...206غزل شمارهٔ ۴۷۰: نه بیدادست گر چاک گریبان را ر ...207غزل شمارهٔ ۴۷۱: روز و شب از بسکه محو آن میان ...208غزل شمارهٔ ۴۷۲: همچو عینک سر نگردد راست از پش ...209غزل شمارهٔ ۴۷۳: خوش آن غیرت که بیخود جانب دلد ...210غزل شمارهٔ ۴۷۴: از در محرومی استمداد همت کرده ...211غزل شمارهٔ ۴۷۵: باین دماغ که از سایه اجتناب ک ...212غزل شمارهٔ ۴۷۶: جان کاهدم چو حق سخن را ادا کن ...213غزل شمارهٔ ۴۷۷: موشکافیها در آن اندام زیبا کر ...214غزل شمارهٔ ۴۷۸: آوردم از مو قلم چون شرح ضعف ت ...215غزل شمارهٔ ۴۷۹: نه سزاوار حرم نه لایق بتخانه ...216غزل شمارهٔ ۴۸۰: در مطلعی که وصف دهانش بیان کن ...217غزل شمارهٔ ۴۸۱: کامی ز روزگار ستمگر گرفته ایم 218غزل شمارهٔ ۴۸۲: ز کلک مرحمت دوست تیره ایامم 219غزل شمارهٔ ۴۸۳: ما تکیه بیاری هوادار نداریم 220غزل شمارهٔ ۴۸۴: طالع وارون بر آن برگشته مژگان ...221غزل شمارهٔ ۴۸۵: بیقدر نخواهم شد اگر خاک نهادم 222غزل شمارهٔ ۴۸۶: آستین گریه را گاهی که بالا می ...223غزل شمارهٔ ۴۸۷: تمام دردم و روی دوا نمی بینم 224غزل شمارهٔ ۴۸۸: گوهر تاجم که در دست گدا افتاد ...225غزل شمارهٔ ۴۸۹: ریخت ناخن بسکه خار یأس از پا ...226غزل شمارهٔ ۴۹۰: باده کو تا موج سان رقص از همه ...227غزل شمارهٔ ۴۹۱: خاک نشینی است سلیمانیم 228غزل شمارهٔ ۴۹۲: ما که پیش از مرگ آسایش تمنا م ...229غزل شمارهٔ ۴۹۳: هرگز آشفته ز بد گردی دوران نش ...230غزل شمارهٔ ۴۹۴: تا نفرسود است پا، بیراهه پیما ...231غزل شمارهٔ ۴۹۵: اشکریزان در غمت چون روبهامون ...232غزل شمارهٔ ۴۹۶: در جستجوی وصلت، آن رهرو بلایم 233غزل شمارهٔ ۴۹۷: از هر طرف که تا زند ما صید سر ...234غزل شمارهٔ ۴۹۸: کسی نیم که زکس حرف سرد برگیرم 235غزل شمارهٔ ۴۹۹: دلا مگوی که نگرفت هیچکس خبرم 236غزل شمارهٔ ۵۰۰: بچاک سینه نه مرهم پی دوا بندم 237غزل شمارهٔ ۵۰۱: همین نه در سفر آشفته تر ز سیل ...238غزل شمارهٔ ۵۰۲: روز و شب از بسکه محو آنمیان گ ...239غزل شمارهٔ ۵۰۳: می رویم از خود بیا در انجمن ت ...240غزل شمارهٔ ۵۰۴: هیچکاری برنمی آید ز دست تنگ م ...241غزل شمارهٔ ۵۰۵: سفر نیکوست اما نه زکوی دلستان ...242غزل شمارهٔ ۵۰۶: کار دوران چیست جمعیت پریشان س ...243غزل شمارهٔ ۵۰۷: پیشی ار خواهی بهر پس مانده هم ...244غزل شمارهٔ ۵۰۸: هر دم مشو سوار به عزم شکار من 245غزل شمارهٔ ۵۰۹: نه همین می رمد آن نوگل خندان ...246غزل شمارهٔ ۵۱۰: مگو ناصح که بتوان از رخ جانان ...247غزل شمارهٔ ۵۱۱: ای صبا این دل صد چاک بجانان ب ...248غزل شمارهٔ ۵۱۲: دلا بار وجود از خویش افکن 249غزل شمارهٔ ۵۱۳: بسینه ناوک غم تا بکی روان کرد ...250غزل شمارهٔ ۵۱۴: شب عیدست می باید در میخانه وا ...251غزل شمارهٔ ۵۱۵: نگسست عهد صحبت، می از هوای با ...252غزل شمارهٔ ۵۱۶: باز میخارد کفم خواهم دگر بر س ...253غزل شمارهٔ ۵۱۷: کمر از تار جان باید بران نازک ...254غزل شمارهٔ ۵۱۸: اگر مرد رهی نعلین خار سعی در ...255غزل شمارهٔ ۵۱۹: بیغما برد دین و دل که دست اند ...256غزل شمارهٔ ۵۲۰: تا چند همچو سوفار خندان بخون ...257غزل شمارهٔ ۵۲۱: برتر از خورشید شد کار سخن 258غزل شمارهٔ ۵۲۲: بعالم از سر کلک وزارت درفشانی ...259غزل شمارهٔ ۵۲۳: شکارگاه معانی است کنج خلوت من 260غزل شمارهٔ ۵۲۴: حسن اگر اینست ناصح همچو ما خو ...261غزل شمارهٔ ۵۲۵: نصیب ماست زیان بر سر زیان دید ...262غزل شمارهٔ ۵۲۶: کس نمی گیرد دگر در رهن صهبا پ ...263غزل شمارهٔ ۵۲۷: چیست کارم، زخم کاری هر زمان ب ...264غزل شمارهٔ ۵۲۸: نیامد نخل آه از سینه پرداغ من ...265غزل شمارهٔ ۵۲۹: نه گل شناسم و نه باغ و بوستان ...266غزل شمارهٔ ۵۳۰: ایکاش صد دل باشدم ایجان و دل ...267غزل شمارهٔ ۵۳۱: آمد بهار و لشکر گل در رکاب او 268غزل شمارهٔ ۵۳۲: غنچه یکی ز جمله خونین دلان تو 269غزل شمارهٔ ۵۳۳: صبح نگرددت سفید پیش بناگوش تو 270غزل شمارهٔ ۵۳۴: ز خجلت تا دل ما را شکسته 271غزل شمارهٔ ۵۳۵: ز آشفتگی حالم ربط از سخن برید ...272غزل شمارهٔ ۵۳۶: هیچت خطر از دیده گریان نرسیده 273غزل شمارهٔ ۵۳۷: نمک ز گریه و تأثیر از فغان رف ...274غزل شمارهٔ ۵۳۸: ننشستن نقش امید، از نقش بد بس ...275غزل شمارهٔ ۵۳۹: عصا و رعشه ای در دست از پیری ...276غزل شمارهٔ ۵۴۰: قربان آن بناگوش، وان برق گوشو ...277غزل شمارهٔ ۵۴۱: تا کی خورم غم دل با نیم جان خ ...278غزل شمارهٔ ۵۴۲: غرور حسنش از بس با اسیران سرگ ...279غزل شمارهٔ ۵۴۳: ایدل بسنگلاخ هوسها قدم منه 280غزل شمارهٔ ۵۴۴: علاقه ام ز تو نگسسته وز حیات ...281غزل شمارهٔ ۵۴۵: هوای سیر گلشن مانده است و بال ...282غزل شمارهٔ ۵۴۶: دل از غم بیش و کم تقدیر گذشته 283غزل شمارهٔ ۵۴۷: ز آتش پنهان عشق، هر که شد افر ...284غزل شمارهٔ ۵۴۸: کی صاحب همت ز جهان کام گرفته 285غزل شمارهٔ ۵۴۹: جنون تا بداد اسیران رسیده 286غزل شمارهٔ ۵۵۰: اشکم ز دل چو شعله فروزان برآم ...287غزل شمارهٔ ۵۵۱: آمد آن هوش ربای دل کار افتاده 288غزل شمارهٔ ۵۵۲: بر نازک میانت شیشه ساعت کمر ب ...289غزل شمارهٔ ۵۵۳: دوران ز عاریتها دندان ز ما گر ...290غزل شمارهٔ ۵۵۴: نبرد از دل غمی نظاره گلهای بس ...291غزل شمارهٔ ۵۵۵: تو ز روی مهربانی بمیان مگر در ...292غزل شمارهٔ ۵۵۶: ز بزمی برنمی خیزد سرود نغمه پ ...293غزل شمارهٔ ۵۵۷: فقر وارستگی است از غم هر نیک ...294غزل شمارهٔ ۵۵۸: هر دم از خویشتن آهنگ رمیدن دا ...295غزل شمارهٔ ۵۵۹: رواج جهل مرکب رسیده است بجائی 296غزل شمارهٔ ۵۶۰: دلا ز صیقل محنت جلا نمی گیری 297غزل شمارهٔ ۵۶۱: دلگشائی نبود آنچه ز صحرا یابی 298غزل شمارهٔ ۵۶۲: ایدل ز خانه تن فکر سفر نداری 299غزل شمارهٔ ۵۶۳: چه نیکو گفت با گردن کشی سر در ...300غزل شمارهٔ ۵۶۴: نزد این خلق از رواج باطل حق د ...301غزل شمارهٔ ۵۶۵: براه او چه در بازیم، نه دینی ...302غزل شمارهٔ ۵۶۶: بصحرای هوس تا کی دلا سر در هو ...303غزل شمارهٔ ۵۶۷: یکسر مو نیست در زلف تو بیتاب ...304غزل شمارهٔ ۵۶۸: چنان دل کند، می باید ازین تنگ ...305غزل شمارهٔ ۵۶۹: زتیغ تو بر دل در آشنائی 306غزل شمارهٔ ۵۷۰: نیست بیفایده این بیخودی و مده ...307غزل شمارهٔ ۵۷۱: صد رنگ ناله دارد بیمار زندگان ...308غزل شمارهٔ ۵۷۲: خموش باش دلا عرض مدعا کردی 309غزل شمارهٔ ۵۷۳: فزون از صبر ایوبست تاب محنت د ...310غزل شمارهٔ ۵۷۴: از فیض دل ار گوهر شب تاب نباش ...311غزل شمارهٔ ۵۷۵: دلا چه شکوه بیهوده از قضا دار ...312غزل شمارهٔ ۵۷۶: مکن از تلخکامان شکوه گر شیرین ...313غزل شمارهٔ ۵۷۷: زهی بعشق رخت کار شمع سربازی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ