کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر چه هست مرا بیتو داغ بر سر داغ
    زنم ز ناخن هر لحظه حلقه بر در داغ
    نشسته بر سر بالین من بدلسوزی
    رفیق در شب غم چون فتیله بر سر داغ
    چنان نگار شد از نیش غمزه ات مرهم
    که تا بحشر نخیزد ز روی بستر داغ
    ستاره سوخته ای همچو من ندارد عشق
    که هست کوکب بخت سیاهم اختر داغ
    تو چون بجلوه در آئی برای دفع گزند
    سپند آبله سوزد دلم بر اخگر داغ
    درون سینه غم او بمجلس آرائی است
    صراحی دل پر خون گواه ساغر داغ
    کلیم سوخته را وقف شد که بردارند
    ز روی بستر تب چون سیاهی از سر داغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha