کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیقدر نخواهم شد اگر خاک نهادم
    خارم منگر ذره خورشید نژادم
    از هستیم ار نیست نشان، نام بجا هست
    در نزد شب و روز جهان نقش زیادم
    جنس من و بازار رواج این چه خیالست
    چون قبله نما در حرم کعبه کسادم
    از دامن صحرای جنون دست ندارم
    گر اشک بآبم دهد و آه ببادم
    بیقدرتر از غم بدل ماتمیانم
    هر چند که نایاب تر از خاطر شادم
    از دست من آزرده چرا خلق نباشند
    چون خامه بحرف همه انگشت نهادم
    در مکتب عشقست کتابم ورق دل
    روشن نشود جز بخط زخم سوادم
    یک نقد دغل همت من خرج نکرده است
    تا پاک نشد خرمن بر باد ندادم
    در سینه کلیم اینهمه ناخن که شکستم
    از کار دل خود گره غم نگشادم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha