کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچت خطر از دیده گریان نرسیده
    چون شمع سرشکت بگریبان نرسیده
    از بسکه جهانی سر پابوس تو دارند
    نوبت بسر زلف پریشان نرسیده
    تا آتش شوقی نبود خوش نتوان زیست
    بی شعله سر شمع بسامان نرسیده
    از کوتهی خلعت آسایش گیتی است
    گر زانکه مرا پای بدامان نرسیده
    تا عشق بود کم نشود تیرگی بخت
    شب پیشتر از شمع بپایان نرسیده
    دل را خبری نیست که در دیده چه شورست
    دیوانه بهنگامه طفلان نرسیده
    از طالع دون بود کلیم آنچه کشیدی
    هنگام ستمکاری دوران نرسیده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha