کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نزد این خلق از رواج باطل حق دشمنی
    حرف حق گو، چون اناالحق گوی باشد کشتنی
    بسکه در پای خیالت هر زمان سر میهنم
    در جوانی چون هلالم گشته قامت منحنی
    بر جرس این طعنه می آید که در راه طلب
    زار نالی اینقدر از چیست با روئین تنی
    عاقبت پیراهن گل پای تا سر در گرفت
    تا بکی بر آتش بلبل کند دامن زنی
    خلوت دل بیصفا و تیره شد از راه چشم
    گرچه دایم خانه از روزن پذیرد روشنی
    نیست همچون دامن مژگان او آتش فروز
    گر کند دور افق بر آتش من دامنی
    می تواند داد اثر تیر دعا را آنکه داد
    ناوک مژگان او را بیگمان صیدافکنی
    چاره سازی سر کند هر جا که بخت چربدست
    می کند آبی که او ریزد بر آتش روغنی
    شمه ای ز آهن دلی های تو می گفتم کلیم
    چون جرس بودی اگر او را زبان آهنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha