کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طالع وارون بر آن برگشته مژگان بسته ایم
    گر چه بیقدریم خود را بر عزیزان بسته ایم
    موری از تاب کمر ما را تواند صید کرد
    چشم همت گرچه از ملک سلیمان بسته ایم
    دیده گر سیراب شد، دل تشنه یکقطره ماند
    خانه ویران کرده تا آئین دکان بسته ایم
    دانه دام تعلق مزرع گیتی نداشت
    ما بامید چه یارب دل بدوران بسته ایم
    خاطر آشفته ما هست عیب روزگار
    بر سر ایام دستار پریشان بسته ایم
    ما و می در این چمن چون توبه فصل بهار
    روز اول با شکستن عهد و پیمان بسته ایم
    از شکسته کشتی ما تا گهی یاد آورد
    رشته های موج بر انگشت طوفان بسته ایم
    در حصار آهن ما غم نخواهد راه کرد
    رخنه های سینه را یکسر زپیکان بسته ایم
    خار مژگان را بچشم کم مبین دیگر کلیم
    چار موسم از گلش نخل شهیدان بسته ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha