کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم مشو سوار به عزم شکار من
    آتش مزن بخانه زین شهسوار من
    کوتاه گشت از همه جا رشته امید
    از بسکه روزگار گره زد بکار من
    پژمرده گشت گلشن عیشم چنانکه نیست
    یک گل درو که خنده زند بر بهار من
    شد سینه چاک و سوزن مژگان تو دمی
    چون رشته سرشک نیاید بکار من
    صحرا کنون خوشست که از فیض گریه ام
    روییده سبزه چون مژه آبدار من
    زنگار گیرد آینه گر در بغل نهم
    از بس مکدرست دل پر غبار من
    آئینه ایست جام و تو حیران خویشتن
    ساغر از آن ز کف ننهی میگسار من
    خم گر چه سالها به فلاطون نشسته است
    دور از لبت نکرد علاج خمار من
    گرم است بسکه تربتم از سوز دل کلیم
    شمع از دو سر گداخته شد بر مزار من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha