کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه گل شناسم و نه باغ و بوستان بی تو
    که دیده در نگشاید بر این و آن بی تو
    ز خضر گیرم و بر خاک ریزم آبحیات
    بزندگی شده ام بسکه سرگران بی تو
    درین بهار چو گل از سفر توهم باز آی
    ببین چه می کند این چشم خونفشان بی تو
    گمان برند که من نیز با تو هم سفرم
    چنین که می روم از خویش هر زمان بی تو
    طفیلئی که پس از میهمان بجا ماند
    چه قدر دارد جان مانده آنچنان بی تو
    کجاست فرصت آن کز فراق شکوه کنم
    بغیر نام تو نگذشته بر زبان بی تو
    همه ذخیره شبهای تیره روزی رفت
    چو شمع سوخته شد مغز استخوان بی تو
    بجام و ساغر ما قطره ای نمی افتد
    اگر نشاط ببارد ز آسمان بی تو
    تو همچو تیر ز کف جسته رفته ای و کلیم
    بخود فرو شده چون حلقه کمان بی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha