کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایکاش صد دل باشدم ایجان و دل قربان تو
    چون سبحه یک یک بهرمند از کاوش مژگان تو
    محراب ابروی ترا نازم که پیوسته در او
    صفهای طاعت پیش و پس استاده از مژگان تو
    جانا کجا داری خبر از اشک بی آرام ما
    چون طفل بدخوئی چنین ننشسته در دامان تو
    از تیغ بی زنهار تو یارب کدامین بیشتر
    بر سینه من زخمها، یا کشته در میدان تو
    شد خشکسال عافیت، تو تیرباران غمت
    شاید دلم آبی خورد از آهن پیکان تو
    زنجیر اگرچه سربسر چشمت بر من ننگرد
    ازبس مکرر گشته ام در گوشه زندان تو
    بر گریه ات یکره کلیم، آنشوخ اگر زد خنده ای
    هر قطره گوهر می شود در دیده گریان تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha