کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تمام دردم و روی دوا نمی بینم
    بچشم خواهش خود توتیا نمی بینم
    براه دیدنت از بس نگاه ضبط کنم
    دمیکه راه روم پیش پا نمی بینم
    اگرچه پرده حیرت غبار چشم منست
    ز عشوه های نهانی چها نمی بینم
    بزخم اگر چه بسی کار تنگ می گیرد
    خوشم به بخیه که روی دوا نمی بینم
    میان لشکر بیگانه تغافل او
    بجز نگاه دگر آشنا نمی بینم
    برون نمی روم از خانه همچو آئینه
    اگر بدیدنم آیند وا نمی بینم
    بجز کدورت از افلاک هیچ حاصل نیست
    بغیر گرد درین آسیا نمی بینم
    دلم بدست تو، دستم بسر زماتم دل
    فغان که دست و دل خود بجا نمی بینم
    کلیم گر همه تن چون حباب دیده شوم
    بچشم حرص در آب بقا نمی بینم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha