کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    موشکافیها در آن اندام زیبا کرده ام
    تا کمر را در میان زلف پیدا کرده ام
    نیستم راضی که سر بر کرسی زانو نهم
    تا هوای سربلندی را ز سر وا کرده ام
    دیده خواهش نبیند توتیا سازی چو من
    خاک کوی یأس در چشم تمنا کرده ام
    باطن خلق دو رو سوهان و ظاهر آینه است
    عمرها جاسوسی ابنای دنیا کرده ام
    بی نمک نبود جنونم، دلنشین افتاده ام
    کز لب لعلش نمک در دیگ سودا کرده ام
    تنگی کار از عقب دارد گشایشها ضرور
    از دل تنگ منست ار دیده دریا کرده ام
    قامت فصل جوانی شد قد خم گشته ام
    جای تا در سایه آن قد رعنا کرده ام
    هر که تنهائی طلب، با شمع در یک خانه نیست
    من نه بیجا خو بتاریکی شبها کرده ام
    خانه همسایه ها ویران شد از اشکم کلیم
    نیست از دیوانگی گر جا بصحرا کرده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha