کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همتی کو که دلان از عیش جهان بردارم
    گل به بلبل دهم و برگ خزان بردارم
    نخل بالای تو آن شعله خاشاک وجود
    بکنار آرم و خود را زمیان بردارم
    هر نفس جستن آن موی میان آسان نیست
    گم شود یکدم اگر دست از آن بردارم
    توبه کردم زمی و روح غذا می خواهد
    مشتی از خاک در شیر مغان بردارم
    از جهان قسمتم این دست و دل تنگ بسست
    دیده حسرت از آن کنج دهان بردارم
    حرص می رطل گران خواهد و از ضعف خمار
    پنبه از شیشه بدست دگران بردارم
    در ره عشق که هر جاده دم مار بود
    هر کجا پای نهم دست زجان بردارم
    تیر جور فلکم کشت ازین کهنه کمان
    قدرتی کو که زه کاهکشان بردارم
    چون سخن فهمی و فریادرسی نیست کلیم
    چه عبث مهر خموشی ز دهان بردارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha