کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا زخواب مستی غفلت سری برداشتم
    چون حباب از سر نهادم هر چه در سر داشتم
    کس چو من ازمزرع امید حاصل برنداشت
    کاشتم تخم هوسها را و دل برداشتم
    در بیابان طلب از ننگ واپس ماندگی
    خاطری آشفته تر ازگرد لشکر داشتم
    بلبلم وز غنچه نشکفته کس نشناسدم
    صد بهار آمد که من سر در ته برداشتم
    اقتضای وقت بین کز دور ساغر می کنم
    شکوه ها کاول ز بد گردی اختر داشتم
    کس نمی فهمد زبان شکوه خونین دلان
    من گرفتم غنچه سان دست از دهن برداشتم
    حال خویش از دیگران پرسم، نمی دانم که دوش
    اخگر اندر خوابگه یا گل ببستر داشتم
    از نظام کارم ار ایام عاجز شد چه عیب
    رشته کوته بود و من صد سحر گوهر داشتم
    تا باکسیر غم او آشنا بودم کلیم
    صرفه در عزلت بسان کیمیاگر داشتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha