کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اشک غمازست خون در گریه داخل کرده ام
    عکس تا ظاهر نگردد آب را گل کرده ام
    رفتم از کوی تو چون شخصی که سیلابش برد
    ترک جان را بیشتر از طی منزل کرده ام
    آنچنان کز اشتیاق دانه مرغ آید بدام
    من زشوق ناله خود را در سلاسل کرده ام
    حرف بیدادش بناخن می کنم بر چهره لیک
    چشم تا بر هم زنم از گریه باطل کرده ام
    چون گلوی مرغ بسمل خون رود از نامه ام
    آری آری شرح خون پالائی دل کرده ام
    یارب این ره کی بپایان می رسد چون ضعف من
    همچو نقش پای در گامی دو منزل کرده ام
    تا کسی بر لب نیارد دعوی خون کلیم
    خون فرزندان خود را وقف قائل کرده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha