کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دست مشاطه اگر زلف ترا تاب دهد
    خون دلها گل رخسار ترا آب دهد
    کاش بخت سیه از دیده شب بیدارم
    روشنی را بستاند بعوض خواب دهد
    خون دل رو بکمی کرده ز سوز تب هجر
    آنقدر نیست که یک آبله را آب دهد
    شکل ابروی تو خونریز چنان شد که امام
    سوی مسجد چو رود پشت بمحراب دهد
    ماند دل با غم و بگریخت صبوری چو کسی
    کز میان در رود و خانه بسیلاب دهد
    صد زمین گیر بهر سوی نشانیده چو من
    خاک کوی تو که آرام بسیماب دهد
    ننگ سامان نکشد خانه او همچو حباب
    هر که را ایزد جمعیت اسباب دهد
    باز وقتست که از تربیت اشک کلیم
    خار دیوار سرایش گل سیراب دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha