کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که بیتو سیاهی ز چشم روشن شد
    ز گریه دیده ما همچو چشم روزن شد
    جدا ز لعل لبت جام ماتمی دارد
    زدم چو بر لبش انگشت گرم شیون شد
    برای سوختن آماده ام چنانکه کسی
    اگر بر آتش من آب ریخت روغن شد
    قفس بدیده مرغ اسیر تاریکست
    چه شد که بام و در او تمام روزن شد
    زچاک پیرهن آن بهینه را ببین ای بخت
    سری ز خواب برآور که صبح روشن شد
    زبسکه بر سر هم ریختیم و سبز نشد
    بزیر خاکم تخم امید خرمن شد
    خیانت است اگر در ره بهشت نهی
    کلیم پای تو هر وقت وقف دامن شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha