کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اقلیم دل بزور مسخر نمی شود
    این فتح بیشکست میسر نمی شود
    از گریه سرنوشت چه شویم که این رقم
    زایل بآب چون خط ساغر نمی شود
    روشندلان خوش آمد شاهان نگفته اند
    آئینه عیب پوش سکندر نمی شود
    جان می دهم نهفته که دل پی نمی برد
    خون می خورم چنانکه لبم تر نمی شود
    کی می نهد دلیر قدم در محیط عشق
    تا کس در آب دیده شناور نمی شود
    خاک از غبارگاه بلندی طلب بود
    با ما بخاکساری همسر نمی شود
    پیداست تا کجاست ترقی ما که مور
    گر بال یافت صاحب شهیر نمی شود
    بر فرق ریخت خاک که در هیچ معرکه
    از ناکسی سیاهی لشکر نمی شود
    آسوده خاطریم ز رد و قبول خلق
    فرسوده محک زر اختر نمی شود
    گر توتیا کنند گهر را چو بشکنند
    با خواری شکست برابر نمی شود
    خود را دگر ز گرمروان نشمری کلیم
    در زیر پایت آبله اخگر نمی شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha