کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرگز دل عاشق ز هوس رنگ نگیرد
    در کشور ما آینه را زنگ نگیرد
    در ساغر امید ز بیرنگی عشقست
    خونیکه لب از خوردن آن رنگ نگیرد
    روزی دل از تیغ جفای تو فراخست
    زخمی که خورد بخیه برو ننگ نگیرد
    از خاک نشینی فقیران خبرش نیست
    زانرو که دل شاه ز اورنگ نگیرد
    گر ترک جفا می کند از بهر وفا نیست
    گه صلح کند تا دلش از جنگ نگیرد
    رشکست بر آن سالک مغرور که چون سیل
    در ره خبر از منزل و فرسنگ نگیرد
    عهدیست که با صبح صفا نیست، ندانم
    کائینه خور چون زدمش زنگ نگیرد
    زر در کف غیرست و ترازوی تمیزش
    خود را چکند گر طرف سنگ نگیرد
    از باده کلیم آینه طبع شود صاف
    بگذار که زاهد می گلرنگ نگیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha