کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شعله آتش حسن تو چو بالا گیرد
    فلک انگشت بدندان ثریا گیرد
    کاهش عشق ز بس جسم نزارم بگداخت
    رنگ در چهره من پرده بسیما گیرد
    خلوت وصل ترا محرم محروم دلست
    چند از بزم تو برون رود و جا گیرد
    خود اگر گوشه نشین نام جهانگیر خوشست
    طرز باید که کسی یاد ز عنقا گیرد
    بوی می مرهم ناسور بود کاش کسی
    پنبه داغ مرا از سر مینا گیرد
    اشک تا هست بخوناب جگر پروردست
    دل مرغان قفس زود ز صحرا گیرد
    بسکه پست است بمعراج تو گوئی رفته
    بخت من آبله ای گر بته پا گیرد
    با چنین طالع وارون چه توان کرد
    زهر تا چند کس از دست مسیحا گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha