کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو قرعه در تن زارم یک استخوان نبود
    که پشت و رو زخدنگ جفا نشان نبود
    چو چشم فتنه گر خویش نگذرد نفسی
    که آن جفا جو در خانه کمان نبود
    زفیض دیده پاکم ز آب محرم تر
    بگلشنی که درو راه باغبان نبود
    نشان گرمروان ره طلب اینست
    که گرد نیز بدنبال کاروان نبود
    زبخت پست، من آن بلبلم که پروازش
    اگر بلند شود تا بآشیان نبود
    بهیچ جا سخن از بیوفائیش نگذشت
    که خون ز دیده داغ وفا، روان نبود
    اگر زخلق نهفتیم راز عشق چه سود
    گر آتشست نهان سوختن نهان نبود
    سرا تهی چو ز سامان شود ز امن پرست
    برای خانه به از فقر پاسبان نبود
    بصرفه باده خریدن زیان خویشتن است
    که می بکس ندهد نشئه گر گران نبود
    کلیم سبحه آنزلف اگر بدست آید
    بغیر شکر فلک ورد بر زبان نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha