کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شمع گرمی آن بیوفا زبانی بود
    شکفتگیش گل کینه نهانی بود
    ز زهر فرقت احباب کم نشد تلخی
    اگر چه عمری در شهد زندگانی بود
    بگرد میکده ها گردم و نمی یابم
    از آن شراب که در ساغر جوانی بود
    مرا ز کار جهان بیخبر که می گوید؟
    گذشتن از همه کاری ز کاردانی بود
    ز گلستان تمنا نداشتم رنگی
    بغیر ازین که گل اشک ارغوانی بود
    خیال آن لب خندان بخاطر غمگین
    بسان آب بقا در سرای فانی بود
    دل این جفا که ز بیداد روزگار کشید
    ستم نبود مکافات سخت جانی بود
    بکیش هر که درافتادگی سر آمد گشت
    فتادن از همه کس شرط پهلوانی بود
    کلیم رنجش یار بهانه جو از ما
    عبث نبود تلافی سرگرانی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha