کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گاهی که سنگ حادثه از آسمان رسد
    اول بلا بمرغ بلند آشیان رسد
    ای باغبان زبستن در پس نمی رود
    غارتگر خزان چو باین گلستان رسد
    حرف شب وصال که عمرش دراز باد
    کوته تر است از آنکه ز دل بر زبان رسد
    آخر همه کدورت گلچین و باغبان
    گردد بدل بصلح چو فصل خزان رسد
    مرهم بداغ غربت ما کی نهد وطن
    گوهر ندیده ایم که دیگر بکان رسد
    من جغد این خرابه ام آخر هما نیم
    از خوان رزق تا بکیم استخوان رسد
    رفتم فرو بخاک زسرکوب دشمنان
    نوبت کجا بسرزنش دشمنان رسد
    بی بال و پر چو رنگ زرخسار می پریم
    روزیکه وقت رفتن ازین آشیان رسد
    پیغام عیش دیر بما می رسد کلیم
    می در بهار اگر نکشم در خزان رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha