کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۵۵: گاهی که سنگ حادثه از آسمان رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گاهی که سنگ حادثه از آسمان رسد اول بلا بمرغ بلند آشیان رسد ای باغبان زبستن در پس نمی رود غارتگر خزان چو باین گلستان رسد حرف شب وصال که عمرش دراز باد کوته تر است از آنکه ز دل بر زبان رسد آخر همه کدورت گلچین و باغبان گردد بدل بصلح چو فصل خزان رسد مرهم بداغ غربت ما کی نهد وطن گوهر ندیده ایم که دیگر بکان رسد من جغد این خرابه ام آخر هما نیم از خوان رزق تا بکیم استخوان رسد رفتم فرو بخاک زسرکوب دشمنان نوبت کجا بسرزنش دشمنان رسد بی بال و پر چو رنگ زرخسار می پریم روزیکه وقت رفتن ازین آشیان رسد پیغام عیش دیر بما می رسد کلیم می در بهار اگر نکشم در خزان رسد کلیم کاشانی